به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه

کانسر

در نشریات گروه پزشکی
  • امیرطاهر تائبی*، غلامرضا مهاجری
    مقدمه

    وجود آنتی ژن اختصاصی پروستات در بافت های سرطانی غیر پروستات مانند پستان، تخمدان، آندومتر، کلیه، آدرنال، کبد، غدد بزاقی و مری و همچنین در بافت های سرطان روده بزرگ گزارش شده است. هدف مطالعه، مقایسه ی مقدار آنتی ژن مذکور در زنان مبتلا به سرطان کولورکتال و گروه شاهد بود.

    روش ها

    در این مطالعه ی مورد- شاهدی، 17 بیمار زن با سرطان کولورکتال و 17 زن زن سالم، که در سال های 1401 و 1402 در بیمارستان الزهرای اصفهان بستری شده اند، انتخاب و از نظر سطوح آنتی ژن اختصاصی پروستات بررسی و مقایسه شدند.

    یافته ها

    میانه سطح PSA آزاد در گروه بیمار 01/0 (01/0 - 005/0) و در گروه شاهد 008/0 (009/0 - 007/0) (001/0 > P) و میانه ی سطح PSA توتال در دو گروه بیمار و شاهد به ترتیب 0/012 (0/04 - 0/007) و 0/001 (0/005 - 0/001) نانوگرم در دسی لیتر (0/001 > P) و اختلاف دو گروه معنی دار بود. در این مطالعه، میزان PSA توتال و آزاد در زنان مبتلا به سرطان کولورکتال به طور معنی داری بیشتر از زنان سالم بود. سطح سرمی PSA توتال و آزاد با افزایش سن کاهش یافت، اما این همبستگی معکوس از نظر آماری معنی دار نبود. ارتباط معنی داری بین سطح سرمی PSA توتال و آزاد و محل یا مرحله تومور وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    اندازه گیری سطح PSA در زنان مبتلا به سرطان کولورکتال ممکن است در تشخیص بیماری کمک کننده بوده و در تشخیص زودهنگام بیماری مفید باشد.

    کلید واژگان: آنتی ژن اختصاصی پروستات، کانسر، کولورکتال
    Amirtaher Taebi *, Gholamreza Mohajeri
    Background

    Prostate-specific antigen has been reported in non-prostate cancer tissues such as the breast, ovary, endometrium, kidney, adrenal, liver, salivary glands, and esophagus, as well as in colon cancer tissues. The study aimed to compare the serum level of the above antigen in women with colorectal cancer and the control group.

    Methods

    In this case-control study, 17 female patients with colorectal cancer and 17 healthy women who were admitted to Al-Zahra Hospital in Isfahan during 2021-2022 were selected and compared in terms of prostate-specific antigen levels.

    Findings

    The median free PSA level in the case group was 0.01 (0.005-0.01), and in the control group was 0.008 (0.007-0.009) (P < 0.001), and the median total PSA level in the two groups was 0.012 (0.007-0.04) and 0.001 (0.001-0.005) ng/dL, respectively (P > 0.001) and the difference between the two groups was significant.

    Conclusion

    In this study, total and free PSA levels in women with colorectal cancer were significantly higher than healthy women. Total and free PSA serum levels decreased with age, but this inverse correlation was not statistically significant. There was no significant correlation between total and free PSA serum levels and the location or stage of tumors. Measurement of PSA level in women with colorectal cancer may be helpful in the diagnosis of biopsy and applicable for early diagnosis of the disease.

    Keywords: PSA, Colorectal, Carcinoma
  • علی تقی زاده، لیلا پورعلی*، امیرحسین جعفریان، فرخ سیلانیان طوسی، غزل قاسمی، مرجانه فرازستانیان، میترا انظباطی
    زمینه و هدف

    کارسینومای غده بارتولن شکل نادری از بدخیمی های ولو است که کمتر از 5% کل کانسرهای ولو و 001/0% از کل کانسرهای دستگاه ژنیتال را شامل می شود. اکثر موارد کانسرهای غده بارتولن از نوع آدنوکارسینوما یا سلول سنگفرشی است و ارتباط آن با عفونت ویروس پاپیلومای انسانی به طور کامل مشخص نشده است. هدف از این مطالعه گزارش یک مورد نادر کانسر غده بارتولن در یک بیمار جوان بود.

    معرفی مورد

    بیمار خانم 37 ساله p2l2 (سابقه دو نوبت حاملگی و دو زایمان) بود که با شکایت از درد شدید ناحیه پرینه در خرداد ماه 1399 به درمانگاه اورژانس زنان بیمارستان قایم (عج)، شهر مشهد مراجعه کرد. از یک سال پیش از مراجعه بیمار دچار تورم و درد در ناحیه پرینه شده بود که با تشخیص آبسه بارتولن چندین دوره آنتی بیوتیک خوراکی مصرف کرده ولی بهبودی حاصل نشده بود. در معاینه زیر بیهوشی توده حدود cm 3 در یک سوم دیستال خلف واژن و کاملا سفت در محل غده بارتولن لمس شد که حالت نکروتیک داشت. با توجه به نرمال بودن سایر نواحی واژن و سرویکس بیمار با تشخیص کانسر غده بارتولن در stage چهار کاندید رادیوتراپی و شیمی درمانی شد. پنج ماه پس از شروع درمان علایم بالینی (تورم و درد) کاملا بهبود یافته بود. در پیگیری های پسین، شش ماه پس از شروع درمان هیچ گونه شواهدی از عود و متاستاز وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    در برخورد با هر بیمار با تشخیص آبسه بارتولن در صورت عدم پاسخ به درمان طبی، بررسی بیشتر و بیوپسی از توده جهت رد سرطان غده بارتولن باید مد نظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: آبسه، کانسر، شیمی درمانی، رادیوتراپی
    Ali Taghizadeh, Leila Pourali*, Amirhosein Jafarian, Farokh Seilanian Toosi, Ghazal Ghasemi, Marjaneh Farazestanian, Mitra Enzebati
    Background

    With 6,020 new cases and 1,150 deaths annually in the United States, vulvar cancer is uncommon, resulting in age-adjusted incidence rates of 2.8 and 1.7 per 100,000 in white and black women, respectively. Vulvar cancer represents about 4% to 6% of malignancies of the female genital tract and 0.6% of all cancers in women. Vulvar cancer predominantly affects postmenopausal women, and it is the most common anogenital cancer in women with more than 70 years of age. HPV infection is associated with a significant number of vulvar cancers. Bartholin Gland carcinoma is a rare form of vulvar malignancy that accounts for less than 5% of all vulvar cancers and 0.001% of all genital cancers. The aim of this study was to report a rare case of Bartholin's cancer in a young patient.

    Case Report

    The patient was a 37-year-old woman p2l2 (history of two pregnancy and two delivery) who had complains of severe pain in perineal area and was referred to the gynecology emergency clinic, Ghaem Hospital, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran, in June 2020. In past medical history she had no previous history of medical illnesses or surgical interventions. She had swelling and pain in perineal area since one year ago. Bartholin Gland abscess was diagnosed and she received some oral antibiotics, but did not improve. On the last examination under anesthesia, a firm mass of about 3 cm was palpated in the third distal part of posterior vagina which was at the site of Bartholin Gland and was necrotic. The pathologic report of the mass biopsy confirmed the diagnosis of squamous cell carcinoma. The patient was underwent chemo radiation therapy. At a follow up visit about 5 month later she was cured completely and there was not any symptom of recurrence or metastasis.

    Conclusion

    In dealing with any patient with diagnosis of Bartholin Gland abscess, in the case of resistance to medical treatment, further evaluation and biopsy of the mass should be considered to rule out Bartholin's gland cancer.

    Keywords: abscess, cancer, chemotherapy, radiotherapy
  • نیکزاد شهیدی*، هنگامه مالکی
    زمینه

    شیوع کارسینومای نازوفارنکس در مناطق مختلف دنیا متفاوت است. شیوع این بیماری در آمریکا حدود 0.5 در 1000 است در حالی که در چین تا 20 در 100هزار گزارش می شود. علت این اختلاف بروز می تواند تاثیر عواملی نظیر تغذیه، عوامل محیطی و عوامل ارثی به خصوص در مناطق آندمیک بیماری باشد. این بیماری در مردان شایع تر از زنان بوده و پیک سنی آن دهه ششم زندگی است. با توجه به نبود مطالعه ای جامع جهت بررسی اپیدمیوژیک، علایم بالینی و یافته های رادیولوژیک کانسرهای نازوفارنکس، مطالعه حاضر با هدف بررسی خصوصیات اپیدمیولوژیک 10 ساله و نیز علایم بالینی و یافته های رادیولوژیک این بیماری انجام شد.

    روش کار:

    این پژوهش یک مطالعه مقطعی– توصیفی است. روش نمونه گیری به صورت بررسی پرونده های تمام بیماران بستری شده با تشخیص کانسر نازوفارنکس در بخش گوش، حلق و بینی از سال 1383 لغایت 1393 بود. برای هر بیمار چک لیست جمع آوری اطلاعات تکمیل شد. نحوه ارزیابی کانسر در بیمارانی که در بخش های دیگر بستری شده اند مشابه بقیه بیماران بود، چرا که تمام بیماران تحت مشاوره با بخش گوش، حلق و بینی قرار می گیرند. در این مطالعه 32 بیمار با تشخیص کانسر نازوفارنکس بررسی شدند. متغیرهای بررسی شده شامل سن، جنس، عوامل خطر، یافته های بالینی، یافته های رادیولوژیک شامل اروزیون های استخوانی سمت تومور و میزان گسترش آن بود. داده های به دست آمده از مطالعه با روش های آماری توصیفی (فراوانی- درصد- میانگین و انحراف معیار) و با نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 بررسی و تجزیه تحلیل آماری شد.

    یافته ها:

    در مطالعه حاضر تعداد 32 بیمار بررسی شد که از این تعداد 26 مورد مرد (%81) و 6 مورد زن (%19) بودند. میانگین سنی بیماران 28.5 سال بود. 19 مورد شغل آزاد (%60)، 4 مورد کشاورز (%12)، 3 مورد کارمند (%9) و 6 مورد خانه دار (%19) بودند. 20 مورد مصرف کننده سیگار (%62)، 4 مورد مصرف کننده الکل (%12) بودند. %66 بیماران دچار توده گردنی و %56 گرفتگی بینی داشتند. شایع ترین محل درگیری سمت راست (%37) و سپس سمت چپ (%28) بود. در 8 مورد اروزیون قاعده جمجمه (%25) و در 14 مورد گسترش به سینوس های پارانازال و حفره اوربیت (%44) وجود داشت.

    نتیجه گیری:

    حضور علایم بالینی مانند توده گردنی و گرفتگی بینی و سردرد بویژه در افراد سیگاری می تواند مطرح کننده کانسر نازوفارنکس باشد. انجام اندوسکوپی بینی و نازوفارنکس و بیوپسی از ضایعه احتمالی جهت تشخیص صحیح و شروع درمان ضروری است.

    کلید واژگان: نازوفارنکس، کانسر، سینوسهای پارانازال
    Nikzad Shahidi*, Henghameh Maleki
    Background

    The incidence and prevalence of malignant nasopharyngeal cancers (NPC) are different in each part of the world. The prevalence of this malignancy is about 0.5 in every 1000 people in the USA, while it is about 20 in every 100 people in China. this difference is due to nutritional, environmental, and genetic factors, especially for endemic regions. This malignancy is more common in men and is often seen in the sixth decade of life. We decided to do this study from the point of epidemiologic, clinical, and radiologic findings in patients with nasopharyngeal cancers.

    Methods

    This is a cross-sectional descriptive study of patients who were admitted to the ENT ward with the diagnosis of nasopharyngeal carcinoma from 2004 to 2014. Thirty-two patients were studied from the point of age, gender, risk factors, clinical and radiologic findings.

    Results

    Of 32 patients, 26 patients (%81) were male, and six patients (%19) were female. The mean age of the patients was 50.28 years old. Nineteen patients were self-employed, 4 were farmers, 3 were staffers, and 6 were house worker women. %84 of the patients had a negative family history of nasopharyngeal carcinoma. %66 of the patients had neck mass, and the second most common clinical finding was nasal obstruction. The most common site of tumor origin was the right lateral wall (%37), and the second was the left lateral wall (%28). Eight patients had erosion of the skull base, and 14 patients had tumor expansion to the paranasal sinuses and orbital cavity.

    Conclusion

    In patients complaining of a neck mass, nasal obstruction, and headache, nasopharyngeal cancer should be highly suspected. Nasal endoscopy and biopsy of the suspected lesion are needed for correct diagnosis and treatment.

    Keywords: Nasopharynx, cancer, paranasal sinus
  • مهدیس محمدیان امیری *، احمد عامری، آیناز صورتی، سیده فهیمه شجاعی، شبنم بزرگ زاده وسطی کلایی
    مقدمه
    در میان سرطان های ژنیکولوژیک، سرطان های اپی تلیایی تخمدان، مهم ترین عامل مرگ ناشی از سرطان در ایالات متحده آمریکاست که 36% از کل سرطان های ژنیکولوژیک را شامل می شود. یکی از دلایل نتایج ضعیف درمانی و مرگ و میر بالای این نوع سرطان ژنیکولوژیک این است که معمولا این سرطان در مراحل پیشرفته تشخیص داده می شود و درمان استاندارد جهت این بیماران، یک جراحی اولیه است که با درمان کموتراپی در صورت نیاز همراه می شود. در حالی که سرطان پستان یکی از بدخیمی های شایع در میان زنان است، اما متاستاز سایر سرطان ها به پستان تقریبا نادر است. در این گزارش یک خانم 70 ساله با متاستاز ایزوله لنف نود زیر بغل از منشا تخمدانی معرفی می شود.
    معرفی بیمار: خانم 70 ساله منوپاز با توده قابل لمس در زیر بغل سمت راست به سایز 3×3 سانتی متر به بیمارستان امام حسین مراجعه نمود. بیمار 5 سال قبل به علت خونریزی دوره یائسگی و توده سالید آدنکس و CA125 بالا تحت لاپاراتومی قرار گرفت و با تشخیص آدنوکارسینومای پاپیلاری سروز تخمدان، تحت جراحی سایتورید اکتیو اولیه و سپس تحت شیمی درمانی ادجونت قرار گرفت. با توجه به سابقه سرطان تخمدان در 5 سال قبل و بررسی بیشتر این لنف نود مشکوک و رد کردن احتمال سرطان پستان، بیمار تحت بررسی احتمال متاستاز قرار گرفت. در بیوپسی و بررسی ایمونوهیستوکمیستری جهت بیمار، لنف نود متاستاتیک با منشا سرطان اپی تلیایی تخمدان تشخیص داده شد و بیمار تحت درمان تسکینی بتا تاکسل + کربوپلاتین قرار گرفت و سایز لنف نود زیر بغل کوچک تر شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به غیر معمول بودن عود سرطان تخمدان به صورت درگیری ایزوله لنف نود زیر بغل، این گزارش به اهمیت در نظر گرفتن متاستاز ایزوله زیر بغل و تشخیص افتراقی آن از سرطان اولیه پستان در بیماران با سابقه سرطان تخمدان تاکید دارد؛ چراکه پروگنوز و درمان متفاوتی برای هر کدام از تشخیص ها وجود خواهد داشت.
    کلید واژگان: پاپیلاری سروز، تخمدان، کانسر، لنف نود، متاستاز
    Mahdiss Mohamadianamiri *, Ahmad Ameri, Ainaz Sourati, Seyedeh Fahimeh Shojaei, Shabnam Bozorgzade Vosta Kolaei
    Introduction
    From among gynecologic cancers, epithelial ovarian cancer (EOC) is the leading cause of mortalities due to gynecologic cancers in the United States, constituting 3.6% of all types of gynecologic cancers. A major reason for this poor treatment outcome is that most EOC patients are frequently diagnosed in advanced stages of the disease. A standard management for EOC patients involves a primary cytoreductive surgery followed by adjuvant chemotherapy if needed. However, primary breast cancer is one of the most common malignancies in women, and metastasis of other cancers to the breast is relatively rare.
    Case Presentation
    Here, we report the case of a 70-year-old patient who five years ago had undergone laparotomy due to post-menopausal bleeding, adnexal mass, and elevated CA125. With the diagnosis of metastatic papillary serous, she underwent primary cytoreductive surgery and adjuvant chemotherapy. Regarding the history of ovarian cancer diagnosed five years ago, and further examination of this suspicious lymph node, and rejection of the risk of breast cancer, the patient was examined for the risk of metastasis. In biopsy and immunohistochemistry study, metastatic lymph node was diagnosed with the origin of epithelial ovarian cancer, and the patient was treated with beta-taxol carboplatin, and the size of the axillary lymph node shrank.
    Conclusion
    Regarding the unusual nature of recurrence of ovarian cancer as isolated axillary lymph node involvement, this report emphasizes the importance of considering metastasis in the axilla and its differential diagnosis from breast cancer in patients with a history of ovarian cancer, since prognoses and treatments are different for each diagnosis.
    Keywords: Lymph node, Papillary serous, Ovary, Metastasis, Cancer
  • فرنوش جعفری ایری سفلی، فاطمه رهبری زاده، محمد جواد رسایی، سید حمید آقایی بختیاری، سپیده خالقی
    سابقه و هدف فعال سازی اختصاصی سیستم ایمنی به ویژه لنفوسیت های T، یکی از اهداف اساسی در حوزه ایمونوتراپی سرطان است. به منظور القای سلول های ایمنی فرد بیمار، از گیرنده های کایمریکی که حاوی خاصیت اتصال ویژه به آنتی ژن ها هستند، استفاده شده است تا لنفوسیت های T سیتوتوکسیک را فعال کنند. گیرنده کایمریک، متشکل است از قسمت متصل شونده به آنتی ژن از آنتی بادی که از طریق یک مولکول اتصال دهنده خارج سلولی به ناحیه داخل غشایی و نیز دومین های سیتوپلاسمی شروع کننده سیگنالینگ لنفوسیتی متصل می باشد. هدف از این بیان پایدار و افزایش یافته CAR (Chimeric Antigen Receptor) بر سطح سلول های T، فعال شدن موثر سیستم ایمنی بر علیه سلول های توموری بود.
    مواد و روش ها در یک مطالعه تجربی، نواحی متغیر آنتی بادی های زنجیره سنگین شتری(VHH یا نانوبادی) به جای قسمت هدف گیرنده آنتی ژن در ساختار گیرنده کایمریک استفاده شد. برای بیان پایدار و افزایش یافته گیرنده کایمریک حاوی VHH، از سیستم اینتگراز PhiC31 به منظور الحاق ژن گیرنده کایمریک در داخل ژنوم سلول های T استفاده شد. سازه های بیان کننده گیرنده های کایمریک و اینتگراز PhiC31 به داخل رده سلولی Jurkat، کوترانسفکت گردیدند و بیان گیرنده های کایمریک در روزهای اول و سی ام بعد از ترانسفکشن، با روش semi-quantitative RT-PCR اندازه گیری شد.
    یافته ها نتایج تحقیق در روز سی ام نشان داد که کوترانسفکشن سازه های بیانی اینتگراز فاژ PhiC31 و سازه های حاوی CAR، منجر به بیان پایدار و افزایش یافته این گیرنده ها می شود.
    نتیجه گیری بر اساس نتایج تحقیق، آنزیم اینتگراز PhiC31، قابلیت استفاده در ایمونوتراپی به واسطه سلول های T حاوی گیرنده کایمریک را دارد.
    کلید واژگان: اینتگراز، کانسر، ایمونوتراپی
    F. Jafari Iri Sofla, Dr. F. Rahbarizadeh, Dr. M.J. Rasaee, H. Aghaii Bakhtiari, S. Khaleghi
    Background and ObjectivesThe specific activation of the immune system especially T lymphocytes has been a long-term goal of cancer immunotherapy. In an approach to induce the patient’s own immune cells, chimeric antigen receptors (CAR) were used to activate cytotoxic T lymphocytes. The CAR consists of an antigen binding domain of antibody molecule linked through an extracellular linker to transmembrane and cytoplasmic domains of lymphocyte-triggering moieties. Materials and MethodsIn our research group, variable domains of heavy chain antibodies (VHH or nanobody) derived from camelids were used instead of the antigen-binding domain in chimeric receptors constructs. To obtain a stable and increased expression of VHH harboring CAR, the PhiC31 integrase system was used for CAR gene integration into the T-cell genome. Constructs expressing CAR and PhiC31 integrase were co-transfected into the Jurkat cell line and CAR expression was quantified after one day and 30 days after transfection by a semi-quantitative RT-PCR method. ResultsOur results on day 30 confirmed that co-transfection of PhiC31 integrase constructs and CAR expressing constructs resulted in stable and high expression of the receptors. ConclusionsBased on our results, we conclude that PhiC31 integrase enzyme can be used for immunotherapy of cancer mediated by T cells expressing chimeric recetors.
  • فرزانه اثنی عشری، محمدرضا سهرابی، علیرضا ابدی، عباسعلی محرابیان، علی اصغر کلاهی، پروین یاوری، محمداسماعیل اکبری*
    سابقه و هدف

    سرطان کولورکتال، یک بیماری کشنده و نسبتا شایع (5000 مورد جدید در سال در ایران) است. با توجه به بروز بالای سرطان کولورکتال (7 در 100000 نفر) و افزایش نسبت بقا و نیز اهمیت شاخص شیوع در مدیریت سرطان، در این مطالعه، شیوع 1، 3-2 و 5-4 ساله سرطان کولون بر اساس داده های بقا تعیین شده است.

    روش بررسی

    این مطالعه به صورت توصیفی و با پیگیری 2342 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال ثبت شده در مرکز ثبت سرطان ایران، طی سال های 84-80 انجام شد. بیماران در زمینه وضعیت بیماری (زنده بودن یا فوت) مورد پرسش قرار گرفتند. میزان بروز اختصاصی سنی نیز از گزارش کشوری ثبت موارد سرطان استخراج شد. نسبت بقای 5/0، 5/1، 5/2، 5/3، و 5/4 ساله محاسبه شده و در فرمول شیوع مورد استفاده قرار گرفت.

    یافته ها

    نسبت بقای 5/0، 5/1، 5/2، 5/3و 5/4 در سرطان کولورکتال به ترتیب 2/79%، 08/65%، 36/57%، 76/51% و87/48% به دست آمد. موارد شیوع 1، 3-2، 5-4 و تجمعی 5 ساله سرطان کولورکتال در کل جمعیت، به ترتیب 4156، 5715، 4283، و 13954 نفر بود.

    نتیجه گیری

    برآورد موارد شیوع در سال های متفاوت پس از تشخیص (1، 3-2 و 5-4 ساله)، برای ارزیابی بیماران نیازمند به درمان اولیه، پیگیری کلینیکی و زمان بهبودی، و همچنین توانبخشی و حمایت های تسکینی به کار می آید. بنابراین پیشنهاد می شود، نیازهای مدیریتی برای ارایه خدمت مناسب و علمی بر حسب این تعداد در سال های آینده محاسبه شود.

    کلید واژگان: شیوع، سرطان کولورکتال، نئوپلاسم، کانسر، ایران
    Esna-ashari F, Sohrabi MR, Abadi AR, Mehrabian AA, Kolahi AA, Yavari P, Akbari ME*
    Background and Aim

    Colorectal cancer is a common and lethal disease with 5000 new cases reported each year in Iran. This study was done to estimate the 1, 2-3 and 4-5 year point prevalence of colorectal cancer in Iran.

    Materials and Methods

    In this descriptive study we studied the follow-up of 2342 patients with colorectal cancer documented in the cancer registry in Iran during a time period of 4 years from March 2001 to March 2005. One-year, 2-3 year and 4-5 year point prevalence were estimated from incidence rates in different years and proportion of patients surviving 0.5, 1.5, 2.5, 3.5 and 4.5 years after diagnosis.

    Results

    Proportion of cases surviving 0.5, 1.5, 2.5, 3.5 and 4.5 years from diagnosis were 79.2% , 65.08%, 57.36%, 51.76% and 48.87% respectively. Estimation of prevalence at 1, 2-3 and 4-5 years were 4156, 5715 and 4283 cases, respectively. Cumulative 5 year prevalence was 13954 cases.

    Conclusion

    Estimates of prevalence at 1, 2-3 and 4-5 years are necessary for the evaluation of initial treatment, clinical follow-up and point of cure, and also for identification of patients who need further social support or health care. Therefore 1, 2-3 and 4-5 year point prevalence estimation are necessary in health service planning for cancer management.

    Background and Aim

    Colorectal cancer is a common and lethal disease with 5000 new cases reported each year in Iran. This study was done to estimate the 1, 2-3 and 4-5 year point prevalence of colorectal cancer in Iran.

    Materials and Methods

    In this descriptive study we studied the follow-up of 2342 patients with colorectal cancer documented in the cancer registry in Iran during a time period of 4 years from March 2001 to March 2005. One-year, 2-3 year and 4-5 year point prevalence were estimated from incidence rates in different years and proportion of patients surviving 0.5, 1.5, 2.5, 3.5 and 4.5 years after diagnosis.

    Results

    Proportion of cases surviving 0.5, 1.5, 2.5, 3.5 and 4.5 years from diagnosis were 79.2% , 65.08%, 57.36%, 51.76% and 48.87% respectively. Estimation of prevalence at 1, 2-3 and 4-5 years were 4156, 5715 and 4283 cases, respectively. Cumulative 5 year prevalence was 13954 cases.

    Conclusion

    Estimates of prevalence at 1, 2-3 and 4-5 years are necessary for the evaluation of initial treatment, clinical follow-up and point of cure, and also for identification of patients who need further social support or health care. Therefore 1, 2-3 and 4-5 year point prevalence estimation are necessary in health service planning for cancer management.

    Keywords: Prevalence, Colorectal Neoplasms, Neoplasms, Cancer, Iran
  • محمدحسن حافظی، شهنام عسکرپور، محمدحسین سرمست شوشتری
    هدف
    یکی از مهمترین علل مراجعه بیماران به علت مشکلات پستانی لمس توده در پستان است این توده ها انواع خوش خیم و بدخیم دارند توده های خوش خیم اغلب در سن قبل از یائسگی شایع هستند. در این مطالعه تلاش می گردد توزیع فراوانی توده های پستانی با در نظر گرفتن سن- و نوع توده مورد ارزیابی قرار گیرد.
    روش بررسی
    این مطالعه بصورت توصیفی و گذشته نگر در طی 9 سال از 1370 لغایت 1378 در بیمارستان امام خمینی اهواز روی 787 نمونه بیوپسی شده از بافت پستان انجام گردید و شیوع سنی و نوع توده مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    از مجموع 787 مورد نمونه بیوپسی بافت پستانی زنان 29 درصد فیبروکیستیک و 24.5 درصد فیبروآدنوم بود. 30 درصد نمونه ها مربوط به دهه سوم و 23 درصد نمونه ها مربوط به دهه چهارم زندگی بود. در سن زیر 30 سال 95 درصد توده ها خوش خیم و در سن بالای 80 سال 100 درصد نمونه ها بدخیم بود و شایعترین تیپ هیستولوژیک در موارد بدخیمی، داکتال کار سینوم مهاجم (71.1 درصد) بوده است.
    نتیجه گیری
    توده خوش خیم پستان در مرحله ای از زندگی بسیاری از زنان دیده می شود توده های پستانی در اکثریت موارد مربوط به زنان در سنین زایایی بوده و شیوع توده های بدخیم با افزایش سن افزایش می یابد اگرچه شایع ترین توده ها در سن باروری از نوع خوش خیم یعنی فیبروآدنوم و سپس فیبروکیستیک بوده ولی درصد قابل توجهی از آنان که بالاتر از آمارهای جهانی نیز می باشد در دهه سوم و چهارم بدخیم گزارش شده اند که لزوم توجه بیشتر به تشخیص زودرس و مطالعات غربالگری و معاینه زنان جوان در سن پایین تری نسبت به جوامع غربی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: پستان، خوش خیم، توده، کانسر، غربالگری
    Hafezi Mh, Askarpour Sh, Sarmast Shoshtary Mh
    One of the most common symptoms of the women referring with breast problems is detection of a palpable mass. These masses are benign or malignant. Benign masses are often common in the reproductive age. In this study we try to evaluate prevalence of breast mass with regarding of age and the type of breast mass. In this retrospective study which was carried out over 9 years from 1370 to 1378 (1991 to 1999), was based on histopathological reports of biopsy samples in Imam hospital of Ahwaz. From a total of 787 biopsy reports on breast tissue, 29 % were fibrocystic, and 24.5% were fibroadenoma. Thirty percent of biopsies were from patients in the 3rd decade while 23% of the samples were taken from patients in the 4th decade of life. In the age group lower than 30 years, 95% of the masses were benign, while 100 % of these masses were malignant in the age group above 80 years old women. The most common histopathological type was invasive ductal carcinoma (71.7 %). Benign breast mass is seen in a period of life in a lot of women. The majority of breast masses in females was seen in reproductive ages and the incidence of malignant masses increases with age. The results of this study showed that although the commonest masses in females in the 3rd and 4th decade of life were fibroadenoma and fibrocystic but the percentage of malignancies were significantly higher than reported globally. We therefore, advise early screening and more careful physical exam of young woman at lower age than is practiced in western countries.
  • عباس کوکی زاده، احمد شانثی
    تمام یا قسمتی از درمان سرطان های لگن با انجام پرتودرمانی انجام می شود. بیضه ها از اعضای حساس بوده، به صورت های مختلف در معرض آسیب های ناشی از اشعه یونیزان قرار می گیرند. هدف این مطالعه، اندازه گیری میزان دوز اشعه دریافتی بیضه ها در مردان مبتلا به سرطان تحت درمان با پرتودرمانی لگن به منظور پوشش (شیلدینگ) مناسب برای حفاظت بیضه ها بود.
    مواد و روش ها
    برای انجام این پژوهش از دزیمتر ترمولومینسانس Thermo luminescence dosimeter (TLD)که به صورت قرص های کوچکی می باشد، استفاده شد. پس از انتخاب بیماران، TLDها را در جاهای مناسب بیضه ها قرار داده، مقدار دوز دریافتی آن را اندازه گیری نمودیم. همچنین ارتباط بین دوز دریافتی با متغیرهایی مثل انرژی دستگاه پرتو درمانی، تغییر در Source skin distance (SSD) دستگاه، مساحت لگن و جهت تابش پرتو مطالعه شد.
    یافته ها
    بین دوز دریافتی توسط بیضه ها و مساحت لگن رابطه مستقیم وجود داشت. بدون در نظر گرفتن انرژی دستگاه، SSD با دوز جذبی بیضه ها نسبت عکس دارد به طوری که میانگین دوز جذب شده توسط بیضه ها با SSD مساوی cm80 برابر 9/2 و با SSD مساوی cm100 برابر 65/1 بود. میانگین مقدار دوز جذبی بیضه ها بر حسب انرژی دستگاه متغیر بود؛ این دوز برای کبالت 9/2، برای فوتون های MV9 برابر 31/2 و برای فوتون های MV18 برابر 34/1 به دست آمد که دلیل آن کاهش اشعه پراکنده با افزایش انرژی فوتون ها می باشد.
    نتیجه گیری
    بیضه ها در هنگام پرتودرمانی لگن به شدت در معرض آسیب های ناشی از جذب اشعه یونیزان می باشند و این موضوع در مردان جوان به دلیل نیاز به حفظ باروری از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که در این گروه از مردان، بیضه ها به بهترین شکل ممکن با پوشش (شیلدینگ) مناسب حفظ گردد.
    کلید واژگان: دوز دریافتی، بیضه، کانسر، رادیوتراپی لگن
    Abbas Gookizadeh, Ahmad Shanei
    Background
    The objective of this study was to measure the radiation dose absorbed by testes in those men receiving pelvic radiotherapy in order to provide appropriate shielding.
    Methods
    Thermo luminescence dosimeter (TLD) which is in small tablet forms was used for this study. Patients were selected and were advised of the procedure. The TLD tablets were positioned in the appropriate places over the gonads and then the absorbed dose was determined. In this study the correlations between the absorbed dose of the gonads and factors such as the radiotherapy system energy, variation in the source skin distance (SSD) of the instrument, the pelvic area and the radiation direction were determined.
    Findings
    Results showed significant association of the radiotherapy system energy, SSD variation, and pelvic area with the absorbed dose of the gonads (P < 0.05).
    Conclusion
    Our findings show that in pelvic radiotherapy the gonads are exposed to high radiation energy. This is an important issue for young men in order to protect their fertility. Therefore, it is very important to protect the gonads from the ionizing radiation with the best possible shielding.
  • اعظم سادات هاشمی، امیرعباس بشارتی، شکوه تقی پور ظهیر، امیر بهرامی
    مقدمه
    طبق مطالعات انجام شده در مناطق مختلف دنیا به طور کلی بدخیمی ها در اطفال ناشایع می باشند، با این وجود بدخیمی اطفال به عنوان دومین علت مرگ اطفال بعد از سوانح و حوادث قرار دارد. شایع ترین بدخیمی های اطفال به ترتیب شامل: لوسمی لنفوبلاستیک حاد، تومورهای سیستم عصبی مرکزی و لنفومها است که این سه با هم بیش از نیمی از کل موارد بدخیمی را شامل می شود.
    بدخیمی های اطفال در جنس مذکر نسبت به مونث بیشتر می باشد. در محدوده سنی زیر 19 سال با دو پیک در ابتدای طفولیت و نوجوانی مواجه هستیم. با توجه به اینکه بدخیمی علت مهمی در مرگ و میر اطفال است، در این مطالعه توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال برحسب سن و جنس در استان یزد مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع مشاهده ای-توصیفی بوده که به روش مقطعی انجام شده است. در این مطالعه توزیع فراوانی انواع بیماری های بدخیم اطفال را که توسط پاتولوژی تایید شده، بر حسب سن و جنس در کودکان کمتر از 10 سال که طی سالهای 1382-1375 در مراکز پاتولوژی کل استان یزد ثبت گردیده بود، مورد بررسی قرار دادیم. بدین منظورپرونده های پاتولوژی این کودکان مطالعه گردید و اطلاعات مربوط به سن، جنس، نوع بدخیمی و سال مراجعه وارد پرسشنامه شد و جمعا 106 پرسشنامه تکمیل گردید، سپس اطلاعات آنالیز شد.
    نتایح: توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال زیر 10 سال در جنس مذکر (4/60%) بیشتر از مونث (6/39%) می باشد. توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال کمتر از 10 سال در سنین 7-6 سال بیشترین (16%) و در سنین 1-0 سال کمترین (7/4%) است. لوسمی لنفوبلاستیک حاد بیشترین (2/29%) و هیستیوسیتوزیس کمترین (9/0%) فراوانی را داشته است. بعداز لوسمی لنفوبلاستیک حاد (2/29%) به ترتیب لنفوم هوچکین (3/12%)، تومور سیستم عصبی مرکزی (4/9%)، لنفوم نان هوچکین (5/8%)، نوروبلاستوما (5/8%)، سارکومهای بافت نرم (5/7%)، تومورهای استخوان (6/6%)، تومور ویلمز(6/6%)، تومورهای ژرم سل (8/3%)، لوسمی میلوئید حاد (8/2%)، رتینوبلاستوما (9/1%)، تومورهای بدخیم کبدی (9/1%) و هیستیوسیتوزیس (9/0%) قرار دارند.
    نتیجه گیری
    توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال در جنس مذکر بیشتر از جنس مونث است. توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال در سنین 7-6 سال نیز بیشتر است که این با نتایج بعضی مطالعات دیگر مغایرت دارد. توزیع فراوانی لوسمی لنفوبلاستیک حاد در انواع بیماری های بدخیم اطفال در مطالعه ما، بیشتر و سپس لنفوم هوچکین و تومورهای سیستم عصبی مرکزی در رتبه سوم می باشد.
    کلید واژگان: بیماریهای بدخیم اطفال، پاتولوژی، توزیع فراوانی، کانسر، دوران کودکی، بروز
    A. Hashemi*, A. Besharati, Sh Taghipour, A. Bahrami
    Introduction
    According to the results of studies from different parts of the world, malignancies in children are rare. Despite this fact, malignant neoplasms remain the second leading cause of death in children after accidents. ALL, CNS tumors and lymphomas are the most common malignancies in children. They account for approximately more than 50% of malignancies and occur more frequently in boys than girls. There are 2 peak incidences early childhood and adolescence in the < 19 years old age group. The distribution of malignant diseases in the pediatric age group on the basis of age and sex has been evaluated in this study.
    Methods
    This descriptive – observational study was done by cross- sectional method from 1998 till 2003. We evaluated the frequency and distribution of malignant diseases in children younger than 10 years old according to age and sex in Yazd. The files of children whose malignancy was confirmed by the pathological reports were studied and data related to age, sex, type of malignancy and time of admission was entered in the questionnaires.
    Results
    Frequency and distribution of malignant diseases in male children < 10 years old is 60.4%which is more than females (39.6%). It is most frequent in children aged 6-7 years and least common in children<1 years of age. ALL has the highest frequency of distribution, while histiocytosis has the lowest. The other malignancies following ALL are as follows: Hodgkins lymphoma (8.5%), Neuroblastoma (8.5%) soft tissue sarcoma (7.5%) bone tumors (6.6%), Wilm’s tumor (6.6%), Germ cell tumors (3.8%), AML (2.8%), Retinoblastoma (1.9%), malignant neoplasms of the liver (1.9%) and Histiocytosis (0.9%).
    Conclusion
    The frequency and distribution of malignant diseases in the pediatric age group is more common in males than in females which is the same as other studies. The frequency and distribution of malignant diseases is the most in children aged 6-7 years that is different from other studies. ALL is the most prevalent malignant disease in the pediatrics age group followed by Hodgkins lymphoma and CNS tumors.
    Keywords: Pediatrics Malignant disease, Pathology, Frequency, distribution, Cancer, Childhood, Incidence
  • پروین شکوری پرتوی فیروزه نامی
    مقدمه و هدف
    به علت افزایش شیوع کانسر پستان در زنان و اهمیت و حساسیت ماموگرافی در تشخیص زودرس آن، این بررسی به عمل آمده است. اگر چه 30- 10 درصد کانسرها به علل مختلف با روش ماموگرافی نیز غیرقابل تشخیص هستند، ولی اهمیت آن در کاهش میزان مرگ و میر ناشی از این بیماری مشخص شده است. هدف از این مطالعه بررسی نتایج ماموگرافی در زنان بالاتر از 40 سال با بیماری های پستان می باشد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت مقطعی یک جمعیت 1000 نفری از زنان بالای 40 سال که با بیماری های مختلف در پستان مانند؛ احساس توده, ترشحات پستانی, درد و سفتی برای ماموگرافی به بیمارستان آموزشی امام خمینی (ره) در سالهای 1380 تا 1383 مراجعه کرده بودند, تحت مطالعه قرار گرفتند. بررسی با معاینه بالینی و ماموگرافی انجام گرفته و گاهی از سونوگرافی به عنوان روش تکمیلی استفاده شده است و تشخیص نهایی با بیوپسی و نتایج پاتولوژی به عمل آمده است. برای کل نمونه ها اطلاعاتی در مورد سن، تعداد فرزندان، سابقه شیر دادن، سن شروع اولین قاعدگی و زایمان، داشتن ترشحات پستانی و دریافت هورمون جایگزین در فرم های مخصوص ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری کای دو و تی دانشجویی بوده است.
    یافته ها
    پس از بررسی نتایج مطالعه 34 مورد توده خوش خیم و 13 مورد توده بدخیم بوده که از موارد بدخیم 5/61 درصد بین سنین 59-50 سالگی بوده است. گرفتاری پستان راست بیش از پستان چپ و نیمه فوقانی خارجی بیش از سایر قسمتها دیده شد.همچنین بین سن متوسط اولین زایمان و وجود ترشحات پستانی با بدخیمی ارتباط معنی داری مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه سن شیوع بدخیمی بین 59-50 سالگی، بیشتر از سایر گروه های سنی بوده است، بنابراین ماموگرافی به عنوان یک پروسیجر روتین در زنان بالای سن 40 سالگی توصیه می شود. ارتباط معنی داری بین کانسر پستان و سن شروع اولین قاعدگی, تعداد فرزندان و شیردهی و دریافت هورمون جایگزین مشاهده نگردیده است.
    کلید واژگان: ماموگرافی، توده های پستانی، کانسر
  • جعفر مبلغی، دکترحسیم امامی
    مقدمه
    علل خونریزی های تحتانی گوارشی در جوامع مختلف و در سنین مختلف متفاوت است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی نسبی علل خونریزی تحتانی دستگاه گوارش در بیماران بستری شده در بیمارستان بعثت سنندج طراحی گردید.
    مواد و روش ها
    این تحقیق از نوع توصیفی است. جمعیت مورد مطالعه کلیه بیماران مبتلا به خونریزی گوارشی تحتانی بودند که در سال 1378 در بخشهای داخلی و جراحی بیمارستان بعثت بستری شده بودند. تعداد بیماران 112 نفر بودند که در محدوده سنی 81-1 سال قرار داشتند. اطلاعات لازم از پرونده های بیماران استخراج شد.
    نتایج
    نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که 76 نفر (9/67 درصد) مذکر و 36 نفر(1/32 درصد) مؤنث، 63 نفر(3/56 درصد) ساکن شهر و 49 نفر(8/43 درصد) ساکن روستا بودند. از بین بیماران فقط 1 نفر (9/0 درصد) بدون تشخیص از بیمارستان ترخیص شده بود. بیشترین تعداد بیماران در گروه سنی کمتر از 55 سال با 86 نفر(8/76 درصد) بودند 9 نفر (1/8 درصد) در گروه سنی کمتر از 25 سال که در بین گروه های سنی مختلف کمترین فراوانی را داشت، قرار داشتند. در جمعیت مورد مطالعه 23 نفر(5/20 درصد) دارای بیماری دیگری همراه با خونریزی تحتانی گوارش بودند. بیشترین شکایت بیماران حین مراجعه دفع خون روشن از طریق رکتوم بود. این شکایت در 29 نفر (9/25 درصد) افراد مراجعه کننده وجود داشت (به تنهایی). اما دفع خون از طریق رکتوم در 103 نفر (7/92 درصد) افراد مورد مطالعه یکی از شکایات بیماران بود (حداقل یکی از شکایات بیماران در حین مراجعه دفع خون روشن بوده است). 7 نفر (3/6 درصد) بدون خونریزی واضح مراجعه کرده بودند و شکایت اصلی 5 نفر از آنها ضعف و بیحالی و کاهش وزن و تغییرات اجابت مزاج بود و 2 نفر بقیه نیز (8/1 درصد) با شکایت دفع مدفوع سیاهرنگ (ملنا) و دردشکم مراجعه کرده بودند.
    در کل بیماران 58 نفر (8/51 درصد) هموروئید داشته اند که شامل درجات مختلف هموروئید بود ولی در 68 نفر (7/60 درصد) یکی از تشخیص ها هموروئید بود. 10 نفر (9/8 درصد) فقط شکاف مقعد داشتند ولی در 15 نفر (6/13 درصد) یکی از تشخیص ها شکاف مقعد بود. پولیپ ها به تنهایی در 11 نفر (10 درصد) علت خونریزی گوارشی تحتانی گزارش شده بودند ولی در 12 نفر (7/10 درصد) پولیپ یکی از تشخیصهای این نوع خونریزی گزارش شده بود. کانسر کولون و رکتوم به تنهایی در 13 نفر(6/11 درصد) گزارش شده بود و در یک نفر (9/0 درصد) علاوه بر کانسر، هموروئید نیز گزارش شده بود. کولیت (التهابی و عفونی) در 6 نفر (4/5 درصد) علت خونریزی تحتانی گزارش شده بود. در 2 نفر (8/1 درصد) نیز پرولاپس رکتوم علت خونریزی گوارشی ذکر شده بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان میدهد که فراوانی نسبی علل خونریزی های تحتانی گوارشی از جمله کانسرهای کولون و رکتوم در این مطالعه با سایر مطالعات مطابقت دارد.
    کلید واژگان: خونریزی تحتانی دستگاه گوارش، کانسر، کولون، رکتوم، هموروئید
    Mobaleghij., Emamih.
    Introduction
    Lower gastrointestinal (GI) tract bleeding has different ethiologies in different populations and in different ages. This study was aimed to demonstrate relative frequency of causes of lower GI bleeding in patients admitted in Besat hospital of Sanandaj.
    Materials and Methods
    This was a descriptive study. The subjects included all patients with lower GI bleeding that were admitted in Besat hospital in 1999. They were 112 patients with age range from 1 to 81 years. Data was collected from the patient`s files.
    Results
    Seventy six patients (67.9%)were male and 36 patients (32.1%) were female. Sixty three patients (56.3%) were town resident and 49 patients (43.8%) were village resident. Ethiology of lower GI bleeding was not diagnosed only in 1 patient (0.9%). Most of the patients had less than 55 years-old-age (76.8%). Nine patients had less than 25 years-old age that was the least freqnency (8.1%) among the age groups.Twenty three patients(20.5%) had another disease associated with lower GI bleeding. The most prevalent chief complaint of the patient was discharge of clear blood from rectum that was present in 29 patients (25.9%)alone. Rectal bleeding was at least one of the patients` complaints in 103 cases (92.7%). Seven patients(6.3%) had no clear rectal bleeding and in five of them the chief complaints were weakness,weight loss and defecation changes. Two of them (1.8%) had melena and abdominal Pain. Fifty eight patients(51.8%) had hemorrhoid in different grades.Hemorrhoid was one of the associated diseases in 68 patients (60.7%). Ten patients(8.9%) had only anal fissure while it was an associated disease in 15 patients (13.6%).Polyps was the cause of lower GI bleeding in 11 patients (10%) while it was an associated disease in 12 patients (10.7%).Colorectal cancer was the cause of lower GI bleeding in 13 patients(11.6%). One patient(0.9%) had both colorectal cancer and hemorrhoid. Inflammatory and infectious colitis were the causes of lower GI bleeding in 6 patients(5.4%).In 2 patients(1.8%) rectal prolapse was the cause of lower GI bleeding.
    Conclusion
    Relative freqnency of causes of lower GI bleeding including colorectal cancer in our study are the same as other researchs.
  • علیرضا سالک مقدم*

    استفاده از روش های مختلف ایمونوتراپی، شیوه ای نسبتا جدید در درمان سرطان است. روش های متداول مورد استفاده در درمان کانسرها، همچون جراحی، پرتو درمانی و شیمی درمانی، به تنهایی یا همراه با هم تنها حدود نیمی از بیماران مبتلا را شفا می دهد، لذا ایمونوتراپی پنجره ای امید بخش در درمان این بیماران گشوده است. ایمونوتراپی مانند کموتراپی بطور سیستمیک انجام شده و برای جلوگیری از گسترش بدخیمی ها بکار می رود، اما برخلاف آن، تنها سلولهای بدخیم را مورد حمله قرار داده و بر سلولهای خودی تاثیر چندانی نداشته، و اختصاصی تر از کموتراپی و رادیوتراپی عمل می کند. استفاده از آنتن بادی های منوکلونال و همچنین (Adoptive Immunotherapy) اختصاصی، انواع کین ها، انتقال سلولهای ایمنی کار آمد Isoprinosin ، Tuftsin ، تحریک سیستم ایمنی به شکل واکسیناسیون غیر اختصاصی با مواردی چون و واکسیناسیون اختصاصی با موادی مثل آنتی ژنهای ویروسی خاص وسلولهای تومورال، MDP ، BCG عمده ترین روش های مورد استفاده در ایمونوتراپی بیماران مبتلا به کانسر است. ایمونوتراپی علیرغم مزایای فراوان آن، روشی گران و پیچیده بوده و کاربرد آن بعلت اشکالاتی نظیر تعیین دقیق میزان دوز مصرفی در بیماران مختلف، نیاز به دقت و نیروی متخصص فراوان دارد.

    کلید واژگان: ایمونوتراپی، کانسر، سیتوکین
    A.R. Salekmoghdam*

    In cancer therapy, the need for new treatments is profound. Alone or together, surgery, radiotherapy and chemotherapy cure cancer in almost half of the patients in whom it develops. Immunotherapy like chemotherapy can be delivered systemically to combat metastases. What is more , it normally attacks only diseased cells ignoring healthy ones , so it is more cancer-specific than chemotherapy and radiotherapy which often kill dividing cells indiscriminately. Immunotherapy is a costly and complex treatment with sever side effects, because to determine the dose for each patient and for each kind of malignancy is important in results. This article is review of the latest methods and specially the most promising one Adoptive Immunotherapy in brief.

    Keywords: Immunotherapy, Cancer, Cytokine
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال
OSZAR »