به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

معصومه خان حسنی

  • هومن روانبخش*، مهدی پورهاشمی، بهنام حمزه، فرحناز رشیدی، یعقوب ایرانمنش، سیدکاظم بردبار، حسن جهانبازی، پروین رامک، آزاد رستگار، سجاد عالی محمودی سراب، یوسف عسکری، معصومه خان حسنی، علی محمدیان، ماشالله محمدپور، محمدرضا نگهدارصابر، جلال هناره خلیانی، علی نجفی فر، حبیب اله رحیمی

    جنگل های بلوط غرب، کلاسی از جنگل های معتدله استپی منطقه ایران- تورانی هستند در جنوب شرق ترکیه، شمال شرق عراق و غرب و جنوب غرب ایران گسترش دارند. گستره این جنگل ها کمربند نسبتا وسیعی را در غرب و جنوب غربی ایران به وجود می آورد که از شمال به سمت جنوب از تراکم و غنای گونه ای درختی کاسته می شود (Zohary, 1973). مطالعه حاضر چنین روند کلی را در زاگرس تایید می کند اما شرایط توپوگرافی، خرداقلیم و دخالت های انسانی نیز بر تنوع و تراکم پوشش گیاهی در زاگرس موثر هستند و باعث تغییراتی در روند کلی تغییرات شمالی-جنوبی پوشش گیاهی زاگرس می شوند. از این رو بیشترین تنوع و غنای گونه ای در قطعات نمونه مربوط به زاگرس شمالی و کمترین در قطعات نمونه زاگرس جنوبی ثبت شد اما برخی سایت های زاگرس جنوبی و میانی نیز از غنای گونه ای بالایی برخوردار بوده اند.در این پژوهش ترکیب فلورستیک، فنولوژی گونه ها در مقطع زمانی آماربرداری، مشخصات کمی و کیفی پوشش گیاهی، تنوع گونه-های گیاهی و وضعیت زادآوری و مشخصه های مربوط به آن در قطعه نمونه های دائمی پایش جنگل های زاگرس موردبررسی قرارگرفت و نتایج حاصل از این پژوهش مبنای مطالعات بلندمدتی خواهد بود که امکان بررسی تغییرات پوشش گیاهی و زادآوری در طول زمان را فراهم می کند.

    کلید واژگان: بلوط، پوشش گیاهی، زاگرس، تجدیدحیات، تنوع زیستی
    Hooman Ravanbakhsh *, Mahdi Pourhashemi, Behnam Hamzeh, Farahnaz Rashidi, Yaghoub Iranmanesh, Kazem Bordbar, Hassan Jahanbazi, Parvin Ramak, Azad Rastegar, Sajad Alimahmoudi, Yousef Askari, Masoumeh Khamhasani, Ali Mohammadian, Mashaallah Mohammadpour, Mohammadreza Negehdar Saber, Jalal Henareh Khalyani, Ali Najafifar, Habibollah Rahimi
  • هومن روانبخش*، مهدی پورهاشمی، بهنام حمزه، فرحناز رشیدی، یعقوب ایران منش، سید کاظم بردبار، حسن جهانبازی، پروین رامک، آزاد رستگار، سجاد محمودی سراب، یوسف عسکری، معصومه خان حسنی، علی محمدیان، ماشا الله محمدپور، محمدرضا نگهدار صابر، جلال هناره خلیانی، علی نجفی فر، حبیب الله رحیمی

    این پژوهش پوشش گیاهی بستر جنگل را در قطعه نمونه های ثابت معرف و قرق استان های واقع در ناحیه رویشی زاگرس مورد سنجش و تحلیل قرار داده و امکان پایش درازمدت تغییرات کمی و کیفی پوشش گیاهی را فراهم می سازد. در مجموع، 30 قطعه نمونه یک هکتاری و 600 ریزقطعه نمونه یک مترمربعی در امتداد زاگرس مورد مطالعه قرارگرفت و در آن ها، داده های فلورستیک و محیطی مربوط به پوشش درختی و درختچه ای و پوشش کف اندازه گیری و ثبت شد. در کل، 370 گونه در پوشش کف و 20 گونه فانروفیت شناسایی شد. پرگونه ترین تیره در منطقه قرق، Asteraceae و در منطقه معرف، Poaceae بود. شصت وشش درصد جمعیت پوشش گیاهی کف از تیره Poaceae بودند و پرجمعیت ترین سرده نیز Bromus با 25 درصد کل افراد گیاهی شمارش شده بود. پرگونه ترین سرده، Astragalus (18 گونه) بود و جمعیت آن در منطقه قرق حدود 2/5 برابر بیشتر از منطقه معرف بود. متوسط درصد پوشش کف (51/2درصد) و پوشش لاشبرگ (34/3درصد) در قطعه نمونه های قرق به طور معنی داری بیشتر از پوشش کف (37/6درصد) و لاشبرگ (25/2درصد) در قطعه نمونه های معرف بود. تعداد گونه های فانروفیت، در قطعه نمونه های قرق به طور معنی داری بیشتر از قطعه نمونه های معرف و تفاوت برای سایر شکل های زیستی غیرمعنی دار بود. مقایسه شاخص های تنوع برای گونه های گیاهی کف در قطعه نمونه های قرق و معرف نشان داد که اختلاف معنی داری در بین این دو گروه وجود ندارد. در مجموع، قرق نسبی که در بخش هایی از زاگرس برقرار است، اگرچه بر شاخص های تنوع گیاهی کف تاثیرگذار نبوده، اما بر سطح پوشش گیاهی کف، پوشش لاشبرگ، ترکیب گونه ای و گونه های فانروفیت اثرگذار بوده است.

    کلید واژگان: بلوط، پوشش کف جنگل، تنوع زیستی، شکل زیستی، قرق
    Hooman Ravanbakhsh *, Mehdi Pourhashemi, Behnam Hamzeh&#, Ee, Farahnaz Rashidi, Yaghoub Iranmanesh, Sayed Kazem Bordbar, Hasan Jahanbazi, Parvin Ramak, Azad Rastgar, Sajad Alimahmoudi-Sarab, Yousef Askari, Masoume Khanhasani, Ali Mohammadian, Mashaallah Mohammadpour, Mohammadreza Negahdar Saber, Jalal Henareh Khalyani, Ali Najafifar, Habibollah Rahimi

    This research measured and analyzed forest ground vegetation in permanent plots of typical and exclosure areas in the Zagros provinces, providing the possibility for long-term monitoring of quantitative and qualitative changes in vegetation. In total, 30 one-hectare square sample plots and 600 one-meter square microplots were studied along the Zagros, with floristic and environmental data related to tree and forest floor measured and recorded. According to the results, 370 species were identified in the ground vegetation and 20 species of phanerophytes. The most abundant families in exclosure and typical sites were Asteraceae and Poaceae, respectively. Sixty-six percent of the ground vegetation population belonged to the Poaceae family, with the most populated genus being Bromus, comprising 25% of all plant individuals. The largest genus was Astragalus (with 18 species), and its population was about 2.5 times higher in exclosure sites than in typical sites. The average percentage of ground cover (51.2%) and litter cover (34.3%) in exclosure plots was significantly higher than in typical plots (37.6% for ground cover and 25.2% for litter cover). The number of phanerophyte species in the exclosure area was significantly greater than in the typical area, while the difference for other life forms was insignificant. The comparison of diversity indices for ground species in the exclosure and typical plots showed no significant difference between these two groups. In general, the relative protection implemented in some parts of the Zagros, although it did not affect ground species diversity indices, did affect ground vegetation cover, litter cover, species composition, and phanerophyte species.

    Keywords: Biodiversity, Exclosure, Forest Ground Vegetation, Life Form, Oak
  • هومن روانبخش*، مهدی پورهاشمی، بهنام حمزه، فرحناز رشیدی، یعقوب ایران منش، سید کاظم بردبار، حسن جهانبازی، پروین رامک، آزاد رستگار، مهرداد زرافشار، سجاد عالی محمودی سراب، یوسف عسکری، معصومه خانحسنی، علی محمدیان، ماشاالله محمدپور، محمدرضا نگهدار صابر، جلال هناره، علی نجفی فر، حبیب الله رحیمی
    سابقه و هدف

    تجدیدحیات، یک فرایند اساسی است که پویایی جنگل را هدایت می کند و در یک جنگل سالم و طبیعی، با الگوی مکانی و زمانی خاص به طور دائم اتفاق می افتد. تجدیدحیات طبیعی، یکی از چالش های مهم در جنگل های زاگرس است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی و تحلیل وضعیت موجود تجدیدحیات درختی و درختچه ای در قطعه نمونه های پایش جنگل های زاگرس انجام شد. این پژوهش ضمن بررسی ترکیب گونه ای، منشا، منحنی های توزیع و سلامت تجدیدحیات، به ارزیابی ارتباط متقابل تجدیدحیات و گونه های پرستار می پردازد. پژوهش پیش رو به عنوان یک مبنای مطالعاتی بلندمدت می تواند روند تغییرات زمانی تجدیدحیات و ویژگی های آن را در پهنه جنگل های زاگرس مشخص می کند.

    مواد و روش ها

    رویشگاه های مورد مطالعه، 30 قطعه نمونه دائمی پایش هستند که در امتداد رشته کوه زاگرس از آذربایجان غربی تا فارس استقرار یافته اند. درمجموع، 120 قطعه نمونه 100 مترمربعی در رویشگاه های مذکور برای مطالعه تجدیدحیات پیاده و بررسی شدند. قطعه نمونه ها در جنگل های شاخص هر استان مستقر شدند و 10 قطعه نمونه از آن ها نیز در مناطق حفاظت شده یا قرق بودند. متغیرهای مورد بررسی شامل تراکم تجدیدحیات برحسب گونه، منشا و نوع تجدیدحیات، گونه پرستار، ارتفاع زادآوری، وضعیت جوانه انتهایی و وضعیت سلامت بودند. معیار تفکیک تجدیدحیات، ارتفاع 5/0 متر در نظر گرفته شد. برای مقایسه داده های پارامتری در دو گروه از آزمون t و برای داده های رتبه ای از آزمون های کروسکال والیس و من ویتنی یو استفاده شد.

    نتایج

    در پهنه مورد بررسی، تجدیدحیات 20 گونه درختی و درختچه ای جنگلی ثبت شد و تراکم تجدیدحیات 366 پایه در هکتار به دست آمد، اما تجدیدحیات به طور همگن در همه سطح مورد مطالعه پراکنش نداشت. به طوری که 37 درصد قطعه نمونه ها فاقد تجدیدحیات بودند. نمودار توزیع فراوانی در طبقه های ارتفاعی گونه های مختلف بلوط (Quercus spp.) و زالزالک (Crataegus spp.) نشان داد که تعداد نونهال هایی با ارتفاع کمتر از پنج سانتی متر کاهش داشته است. از مجموع تجدیدحیات ثبت شده، 5/72 درصد دانه زاد و 25 درصد شاخه زاد بودند. درمجموع، 66 درصد تجدیدحیات وابسته به پرستار بود که درختان بلوط، زالزالک و سنگ و عارضه های طبیعی به ترتیب بیشترین نقش را به عنوان پرستار داشتند. سنگ و صخره، نقش مهم تری برای تجدیدحیات دانه زاد داشتند. راناس (Cerasus microcarpa (C.A.Mey.) Boiss.)، دارمازو (Q. infectoria Oliv.) و وی ول (Q. libani Oliv.)، بیشترین وابستگی را به پرستار و گونه های گلابی وحشی (Pyrus spp.)، دافنه (Daphne mucronata Royle) و زالزالک، کمترین وابستگی را به پرستار داشتند. پایه های تحت حمایت پرستار به طور معنی داری شاداب تر از پایه های بدون پرستار بودند. همچنین، تجدیدحیات در پناه سنگ و صخره، شادابی بیشتری از تجدیدحیات در پناه درختان داشت، اما این اختلاف معنی دار نبود. پلاخور (Lonicera nummulariifolia Jaub. & Spach)، ون (Fraxinus angustifolia Vahl) و کیکم (Acer monspessulanum L.)، نامطلوب ترین وضعیت را ازنظر تجدیدحیات داشتند. این گونه ها به رغم وجود پایه های مادری، فاقد تجدیدحیات (پلاخور و ون) یا دارای تجدیدحیات بسیار کم (کیکم) بودند. تعداد تجدیدحیات در واحد سطح در قطعه نمونه های تحت حفاظت (قرق) بیشتر از رویشگاه های غیرقرق به دست آمد، اما این تفاوت معنی دار نبود. بااین حال، تجدیدحیات در رویشگاه های تحت حفاظت به طور معنی داری شاداب تر بود.

    نتیجه گیری کلی: 

    نتایج نشان داد که تجدیدحیات در جنگل های زاگرس در وضعیت طبیعی و مطلوب خود نیست، اما در صورت وجود شرایط مکانی و زمانی مناسب، تجدیدحیات رخ می دهد و مستقر می شود. اگرچه در شرایط تخریب توده و چرای بی رویه دام، تجدیدحیات با پناه بردن به سنگ و صخره یا درختچه های خاردار برای تجدید نسل و استمرار توده تلاش می کند، اما حفاظت از توده با نگهداری تاج پوشش درختی (بلوط، زالزالک و گونه های دیگر) و ساختار طبیعی، بهترین شرایط را برای استقرار و بقای تجدیدحیات فراهم و پایداری توده را تضمین می کند.

    کلید واژگان: احیای جنگل، بلوط، پویایی جنگل، زادآوری، نونهال
    H. Ravanbakhsh *, M. Pourhashemi, B. Hamzeh Ee, F. Rashidi, Y. Iranmanesh, K. Bordbar, H. Jahanbazy, P. Ramak, A. Rastegar, M. Zarafshar, S. Alimahmoodi Sarab, Y. Askari, M. Khanhasani, A. Mohammadian, M. Mohammadpour, M. Negahdarsaber, J. Henareh, Ali Najafifar, H. Rahimi
    Background and objectives

    Reproduction (regeneration) is a fundamental process that drives the dynamics of a forest, occurring continuously in a healthy and natural forest with a specific spatial and temporal pattern. Natural regeneration poses significant challenges in Zagros forests, Iran. This research was undertaken to examine and analyze the current state of reproduction of tree and shrub species in the monitoring sample plots of Zagros forests. This study, while scrutinizing the species composition, origin, distribution curves, and health of seedlings and saplings, explores the interrelationship between reproduction and nurse species. It will serve as the foundation for long-term studies that determine the temporal changes in reproduction and its characteristics in the Zagros forests.

    Methodology

    This research was conducted in the permanent monitoring plots of Zagros, spanning from West Azerbaijan to Fars province. A total of 120 sample plots of 100 square meters were studied within these plots. Each province had 30 studied sites in the typical forests, with 10 of them located in the protected forests. The variables studied included reproduction density by species, origin and type of reproduction, nurse species, height of seedling, terminal bud, and health status of reproduction. A height of 0.5 meters was set as the criterion to distinguish reproduction. The t-test was used to compare parametric data in two groups, while the Kruskal Wallis and Mann-Whitney U tests were employed for non-parametric data.

    Results

    In the studied area, the reproduction of 20 forest tree and shrub species was recorded, and the density of seedlings and saplings was calculated to be 366 plants per hectare. However, the reproduction was not uniformly distributed, with 37% of the sample plots lacking reproduction. The abundance distribution diagram in the height classes revealed a decrease in the number of oak (Quercus spp.) and hawthorn (Crataegus spp.) reproduction with a height of less than 5 cm. Of the total number of recorded reproduction, 72.5% originated from seeds and 25% were shoots. Overall, 66% of reproduction was dependent on nurses, with oak, hawthorn, stone, and rock playing the greatest roles as nurses. Stones and rocks played a more significant role in the revival of seedlings. Cerasus microcarpa (C.A.Mey.) Boiss., Q. infectoria Oliv., and Q. libani Oliv. had the highest dependence on the nurse, while Pyrus spp., Daphne mucronata Royle, and Crataegus spp. had the least dependence on nurse species. Reproduction sheltered by nurses was significantly healthier than those without nurses. Also, reproduction sheltered by stones and rocks had a higher health rate than reproduction sheltered by trees, although this difference was not significant. Lonicera nummulariifolia Jaub. & Spach, Fraxinus angustifolia Vahl, and Acer monspessulanum L. had the worst condition in terms of reproduction. Despite the presence of mature trees, they had no reproduction (L. nummulariifolia and F. angustifolia) or had very low reproduction (A. monspessulanum). The results showed that the number of reproduction in protected sites was higher than non-protected sites. Although this difference was not significant, the reproduction in the protected sites was significantly healthier.

    Conclusion

    The results indicated that the reproduction in the Zagros forests is not in a normal situation. However, given suitable spatial and temporal conditions, reproduction occurs and establishes. Although in conditions of disturbance and overgrazing, reproduction attempts to survive by taking shelter near stones, pits, or under thorny shrubs, the conservation of the forest stand by maintaining the tree canopy (oak, hawthorn, and other species) and the forest’s natural structure provides the best conditions for the establishment and survival of reproduction, thereby ensuring the sustainability of the ecosystem.

    Keywords: Forest Dynamic, Forest Restoration, Oak, Regeneration, Seedl
  • سید کاظم بردبار*، مهدی پورهاشمی، جلال هناره، فرحناز رشیدی، بهروز فانی، حبیب اله رحیمی، معصومه خانحسنی، علی نجفی فر، منوچهر طهماسبی، داریوش مهدی فر، رضا کرمیان، حسن جهانبازی، یعقوب ایرانمنش، یوسف عسکری، محمدرضا نگهدارصابر، مهرداد زرافشار
    سنجش و پایش ویژگی های ساختاری توده های جنگلی برای بررسی روند تحولات توده، برنامه ریزی دخالت های جنگل شناسی مانند عملیات پرورشی و برنامه ریزی عملیات احیایی الزامی است. این پژوهش در چارچوب طرح جامع سنجش و پایش جنگل های زاگرس که با روش پایش مکان محور طراحی شده است، به ارزیابی ساختار یک توده های جنگلی در ناحیه رویشی زاگرس تعداد 34 قطعه نمونه یک هکتاری. در هریک از مکانها، یک قطعه نمونه یک هکتاری مربعی شکل به صورت تصادفی پیاده شد. نتایج نشان داد که تعداد کل گونه های درختی و درختچه ای از حداقل 1تا حداکثر6 گونه و از نظر تعداد در هکتار از حداقل 18تا حداکثر 924 اصله می باشد از نظر مبد ا گونه های درختی بیشرین تعداد پایه های شاخه زاد 826 و در بیشتر سایتها پایه های شاخه زاد غالب می باشند قطر متوسط جستهای درختان شاخه زاد از حداقل 3 تا 69 سانتی متر و ارتفاع درختان از 3 تا 8/10 متر می باشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که ارزش شاخص زاویه یکنواخت برابر در قطعات نمونه مختلف بین 469/0تا و86/0 بوده که نشان می دهد پراکنش در همه توده ها کپه ای است. همچنین نتیجه ارزش شاخص ترکیبی قطعات مورد بررسی به ترتیب برابر 2/0 و 5/0 است که نشان می دهد اکثر توده ها در وضعیت ضعیف تا متوسطی از نظر پایداری قرار دارند. پایش روند تغییرات ویژگی های ساختاری توده های مورد مطالعه در قطعات نمونه دایم با تکرار برداشت ها در فازهای آینده منجر به کسب اطلاعات سودمندی در مورد توده های جنگلی زاگرس خواهد شد.
    کلید واژگان: ساختار، بلوط، زاگرس، پراکنش قطری، تراکم
    Seyed Kazem Bordbar *, Mehdi Poorhashemi, Jalal Henareh, Farahnaz Rashidi, Behrouz Fani, Habibollah Rahimi, Masoumeh Khanhasani, Ali Najafifar, Manouchehr Tahmasebi, Daryoush Mehdifar, Reza Karamian, Hassan Jahanbazy, Yaaghoob Iranmanesh, Yousof Askari, Siamak Negahdarsaber, Mehrdad Zarafshar
    Measurement and monitoring of structural characteristics of forest stands are essential for studying the dynamics of vegetation, as well as planning forestry interventions such as silvicultural operations and restoration activities. This research, conducted within the framework of the comprehensive Zagros Forest Monitoring and Assessment Program, aimed to evaluate the structure of forest stands in the growth area of Zagros, using a total of 34 one-hectare sample plots designed through a location-based monitoring approach. In each location, a randomly selected square-shaped one-hectare sample plot was established. The results demonstrated that the total number of tree and shrub species ranged from a minimum of 1 to a maximum of 6 species, with a density ranging from 18 to 924 stems ha-1. Regarding the tree species composition, the maximum number of branch base stems was 826, and branch base stems were dominant in most sites. The average diameter of branch shoots ranged from 3 to 69 cm, while tree heights ranged from 3 to 10.8 m. Furthermore, the study revealed that the uniform angle index value ranged from 0.469 to 0.086 across different sample plots, indicating a scattered pattern in all stands. The composite index value ranged from 0.2 to 0.5, suggesting that most stands are in a fair to moderate condition in terms of stability. Monitoring the temporal changes in structural characteristics of the studied stands through repeated measurements in the future phases will provide valuable insights into Zagros Forest stands.
    Keywords: Density, Diagonal Distribution, Oak, Structure, Zagros
  • برزو یوسفی*، هوشمند صفری، معصومه خان حسنی
    سابقه و هدف
    سلامت محصولات کشاورزی و غذایی از نظر وجود باقیمانده سموم و مواد شیمیایی و تاثیر آن ها بر سلامت انسان بسیار مهم است. استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی یکی از مشکلات اصلی کشاورزی امروزی است. کشت ارگانیک گیاهان خوراکی و کشاورزی اثرات مثبتی بر سلامت انسان دارد. مقدار مواد آلی خاک یکی از شاخص های مهم کیفیت خاک محسوب می شود و به شدت بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک تاثیر می گذارد. استفاده از کودهای آلی در اکوسیستم های کشاورزی یکی از راه های کاهش مصرف کودهای شیمیایی و رسیدن به کشاورزی پایدار است. کودهای آلی در تامین سلامت انسان و حفاظت از محیط زیست موثر هستند و به عنوان یک جایگزین طبیعی برای کودهای شیمیایی، نقش مثبتی در مدیریت پایداری خاک دارند. امروزه مهمترین اصل برای دستیابی به حاصلخیزی خاک و تغذیه مناسب گیاه در کشاورزی ارگانیک، استفاده از نهاده های آلی و بیولوژیکی به جای کودهای شیمیایی است. هدف این تحقیق امکان کشت گیاه دارویی مرزه خزنده در شرایط دیم و بررسی عملکرد گیاه و عملکرد اسانس با استفاده از کودهای آلی بود.
    مواد و روش ها
    به منظور بررسی امکان کشت دیم و اثر کودهای آلی بر صفات عملکردی گیاه دارویی مرزه خزنده (K.Koch) Boiss.) (Satureja spicigera، یک آزمایش اسپلیت پلات در زمان بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه طی 2 سال زراعی (1396-1397) انجام شد. تیمارهای کودی (فاکتور اصلی) شامل کود گاوی پوسیده، کاه و کلش غنی شده و خاک مزرعه (شاهد) در ردیف هایی به فاصله 50×50 سانتی متر اعمال شد. در دو سال زراعی صفات مختلفی شامل ارتفاع بوته، سطح تاج پوشش، وزن تر بوته و وزن خشک گیاه، عملکرد تر، عملکرد خشک، بازده و عملکرد اسانس اندازه گیری و محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS (ver.26) و Minitab (ver. 16) مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    بیشترین وزن تر بوته (71/67 گرم)، بیشترین وزن خشک بوته (72/33 گرم)، بیشترین عملکرد تر (49/2708 کیلوگرم در هکتار)، بیشترین عملکرد خشک (88/1348 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین عملکرد اسانس (03/47 کیلوگرم در هکتار) در تیمار کود گاوی پوسیده و در سال دوم طرح به دست آمد. بیشترین درصد اسانس (70/3 درصد) در تیمار کود گاوی پوسیده و در سال اول طرح به دست آمد.
    نتیجه گیری
    مرزه خزنده را می توان در کشت دیم (بارش بیش از 450 میلی متر) در مناطق معتدل و سرد کوهستانی کشت کرد. در کشت دیم مرزه خزنده، استفاده از 30 تن در هکتار کود گاوی پوسیده و یا 10 تن در هکتار کاه گندم غنی شده با 120 کیلوگرم سولفات آمونیوم باعث افزایش عملکرد و اجزای عملکرد در واحد سطح می شود.
    کلید واژگان: آنالیز موئلفه های اصلی، صفات عملکردی، صفات مرفولوژیک، مرزه
    Borzoo Yoosefi *, Hooshmand Safari, Masoomah Khanhasani
    Background and objective
    The health of the food products in different systems is important in terms of the presence of residues of toxins and chemicals and their effect on human health and the environment. Excessive use of chemical fertilizers is one of the main problems of today's agriculture. Organic cultivation of edible and agricultural plants has positive effects on human health (1). The amount of soil organic matter is considered one of the important indicators of soil quality and strongly affects the physical, chemical and biological properties of soil (2). One of the main goals of sustainable agriculture is the use of organic fertilizers in agricultural ecosystems with the aim of reducing the use of chemical fertilizers. Using organic fertilizers instead of chemical fertilizers is effective in ensuring human health and protecting the environment. As a natural substitute for chemical fertilizers, organic fertilizers have a positive and undeniable role in sustainable soil management and ultimately the sustainability of agricultural systems (3). The use of renewable natural fertilizers with biological origin is very important in maintaining the structure, biological activity, water exchange and storage capacity and finally improving the physical and chemical structure of the soil. Today, the most important principle for achieving soil fertility and proper plant nutrition in organic agriculture is the use of organic and biological inputs instead of chemical fertilizers (4).
    Material and methods
    In order to investigate the effect of organic fertilizers on yield traits of Satureja spicigera in Kermanshah rainfed conditions, a factorial completely randomized design with three replications conducted in Agricultural and Natural Resources Research and Education Center of Kermanshah, in 2017-2019. The main factor was three fertilizer treatments including rotten cow manure, enriched straw and field soil (control) and the sub factor was two harvesting (two crop years). The fertilizer treatments applied to Satureja spicigera (savory) plantation in 3×4 m2 plots and in rows with a distance of 50×50 cm. In two agricultural years, morphologic and yield traits including plant height, crown area, plant fresh weight and dry weight of the plant were measured then the fresh yield and dry yield were calculated. Essential oils were extracted from 100 g dried plants based on British pharmacopeia (1993) by Clevenger system. Essential oils were drained by Na2So4, were weighed and EO percentage (w/w) and EO yield (kgha-1) were calculated. Data were statistically evaluated by SPSS (ver. 26) and Minitab (ver. 16) Software’s.
    Results
    The highest fresh yield (2708.49 kgha-1), dry yield (1348.88 kgha-1), EO yield (47.03 kgha-1), plant fresh weight (67.71 g) and the plant dry weight (33.72 g) were obtained in rotten cow manure× second year harvesting. The highest percentage of essential oil (3.70%) was obtained in the treatment of cow manure× first year harvesting. In the PC analysis, the traits of plant fresh weight, plant dry weight; fresh yield, dry yield and EO yield were shown the highest relation to treatment of cow manure and the highest values for them were obtained in treatment of cow manure. The traits of plant height, crown area, plant large and small diameter were had the maximum relation with the enriched straw treatment. None of the examined traits showed a significant positive or negative relationship with the field soil treatment (control).
    Keywords: Morphologic traits, PCA, Savory, Yield traits
  • حبیب الله رحیمی*، سید کاظم بردبار، مهدی پورهاشمی، معصومه خان حسنی، هوشمند صفری، نسترن جلیلیان

    در این پژوهش، ساختار توده های جنگلی زاگرس بر اساس شاخص های مبتنی بر نزدیک ترین همسایه در دو قطعه نمونه یک هکتاری (حفاظت نشده) در مناطق چهارزبر و برزه بررسی و تحلیل شد. نتایج شاخص کلارک و اوانز با مقدار 87/0 و 88/0 به ترتیب برای چهارزبر و برزه و زاویه یکنواخت به همین ترتیب با مقدار51/0 و 5/0 نشان داد الگوی پراکنش مکانی در هر دو منطقه کپه ای و الگوی پراکنش گونه ای در چهارزبر تصادفی و در منطقه برزه یکنواخت است. نتایج میانگین شاخص آمیختگی با مقادیر 13/0 و 005/0 نشان داد که منطقه برزه از آمیختگی گونه ای بسیار پایین تری از چهارزبر برخوردار است. همچنین میانگین شاخص های تمایز قطری با مقادیر 55/0 و 38/0 و تمایز ارتفاعی با 2/0 و 19/0 به ترتیب برای چهارزبر و برزه محاسبه شد که نشان دهنده تمایز ارتفاعی اندک و برتری قطری پایه های چهارزبر نسبت به برزه است. در مجموع ساختار جنگل در مناطق مورد بررسی به شدت دست خوش تغییر شده است.

    کلید واژگان: بلوط ایرانی، زاگرس، ساختار جنگل، شاخص های مبتنی بر نزدیک‎ ‎ترین همسایه
    Habibollah Rahimi *, Sayed Kazem Bordbar, Mehdi Pourhashemi, Masoumeh Khanhasani, Hooshmand Safari, Nastaran Jalilian

    In this study, the structure of Zagros forest stands was analyzed using neighborhood-based indices such as Clark and Evans, uniform angle, mingling, diversity of dimensions, diversity of combined structure, and distance to the nearest neighbor in two one-hectare (unprotected) sample plots in Chaharzebar and Barzeh forest areas (as a sample of the majority of Kermanshah province's forests). Clark and Evans index values of 0.87 and 0.88 for quadrupeds and ridges, respectively, and uniform angles of 0.51 and 0.5, respectively, revealed a spatial distribution pattern in both hilly areas and a species distribution pattern in random quadrants and the Barzeh region. The average mingling index values of 0.13 and 0.005 revealed that the Barzeh region had substantially lower species mixing than the Chaharzebar region. In addition, the mean diameters of differentiation indices with values of 0.55 and 0.38, and height differentiation with values of 0.2 and 0.19, were determined for Chaharzebar and Barzeh, respectively, indicating a minor height difference and the diametric superiority of Chaharzebar trees over Barzeh. In general, the structure of the forest in the analyzed regions has been significantly altered, and the findings of the hybrid diversity index revealed a low level of biological, species, and dimensional variety in the two studied forest stands.

    Keywords: Iranian Oak, Zagros forests, Forest structure, Neighborhood-Based Indices
  • حبیب الله رحیمی*، حسن جهانبازی گوجانی، مهدی پورهاشمی، معصومه خان حسنی، هوشمند صفری، نسترن جلیلیان

    در این تحقیق روند خشکیدگی و زوال درختان بلوط در 4 کلاس خشکیدگی (سالم، دارای سرخشکیدگی، خشکیدگی تاج تا 50درصد و خشکیدگی تاج بیش از 50درصد) در دو منطقه جنگلی (دارای زوال و شاهد) از توده های جنگلی بلوط استان کرمانشاه طی سه سال متوالی بررسی شد. نتایج این روند نشان داد، در قطعه نمونه دارای زوال توت شامی، تعداد درختان سالم از 31درصد در ابتدای بررسی به 10درصد در انتهای دوره کاهش یافته است. این روند در قطعه نمونه برزه (شاهد) نیز به همین صورت از 45درصد به 28درصد کاهش پیدا کرده و به سایر طبقات خشکیدگی منتقل شده است. همچنین، تحلیل نتایج کلاسه های خشکیدگی با سطوح شاخه زادی و دانه زادی نشان داد، در توت شامی 77درصد و در برزه 65درصد پایه های شاخه زاد بلوط دارای نسبت های مختلف خشکیدگی بودند. بیشترین نسبت خشکیدگی در توت شامی با 43درصد مربوط به کلاسه خشکیدگی تا 50درصد و در برزه مربوط به کلاسه دارای سرخشکیدگی با 52درصد مشاهده شد.

    کلید واژگان: خشکیدگی، زوال، جنگل‎های بلوط، استان کرمانشاه
    Habibollah Rahimi *, Hassan Jahanbazy Goujani, Mehdi Pourhashemi, Maesomeh Khanhasani, Hooshmand Safari, Nastaran Jalilian

    This study is to monitor the drying and decline of oak trees in four levels of drought in two forest areas (with deterioration and control) of the forest masses of Kermanshah province for three consecutive years. The results of this trend showed that the number of healthy trees decreased from 31 % at the beginning of the study to 10% at the end of the period in the Tootshami sample. This trend is reduced from 45% to 28% in the Barzeh sample (less dryness) and has been transferred to other drying classes. Also, the analysis of the results of dryness with seedling and coppice regeneration trees showed that in the Tootshami sample, 77 % and Barzeh, 65% Copic trees had different levels of dryness. The highest dryness ratio in Tootshami, with 43% related to class (drying up to 50%) and in Baereh, with 52% related to class (Dieback) was observed.

    Keywords: dieback, decline, oak forests, Kermanshah Province
  • حسن جهانبازی، مهدی پورهاشمی، یعقوب ایرانمنش، معصومه خان حسنی، مازیار حیدری، حبیب الله رحیمی، مهرداد زرافشار، یوسف عسگری، رضا کرمیان، محمدرضا نگهدار صابر، داریوش مهدی فر، جلال هناره، فرحناز رشیدی

    زوال بلوط، برای اولین بار در سال 1739 در آلمان و پس از آن در سال 1877 در کشور مجارستان گزارش شد. در ادامه، گزارشی از این پدیده به طور مکرر اعلام نشد تا اینکه در اواخر قرن بیستم، دوباره گزارش هایی درخصوص وقوع این پدیده اعلام شد. به نظر می رسد، «زوال بلوط/Oak decline» یک پدیده جهانی است، به طوری که علاوه بر مناطق مختلف اروپا، از آمریکا و ژاپن نیز گزارش شده است. پدیده زوال بلوط به طور گسترده به عنوان یک پدیده پیچیده ناشی از عوامل مختلف شناخته شده است که به طور آهسته در سال های متمادی اتفاق می افتد و ممکن است منجر به مرگ در خت نیز بشود (Gentilesca et al., 2017).در ایران و در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90، از استان های مختلف زاگرس نظیر ایلام، فارس، چهارمحال و بختیاری، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و حتی خوزستان گزارش هایی مبنی بر زوال گونه های جنگلی ازجمله بلوط ارایه شد. بر همین اساس، بیشتر پژوهش های انجام شده توسط مراکز علمی و پژوهشی، بر علل زوال بلوط متمرکز شد. از دلایل مهم اعلام شده می توان به فشار بیش از حد بر عرصه های جنگلی، ریزگردها (جهانبازی گوجانی و همکاران.، 1397)، تغییر اقلیم و خشک سالی (عطارد و همکاران.، 1394)، آفات و بیماری ها (کرمیان و میرزایی، 1399)، کاهش مواد مغذی در خاک و کمبود جذب مواد غذایی در درختان (جهانبازی گوجانی و همکاران، 1399)، جهت جغرافیایی و موقعیت زمین (گودرزی و همکاران.، 1395) و عمق کم خاک و شیب زیاد زمین (مهدوی و همکاران.، 1394) اشاره کرد. در این ارتباط، گزارش شد، زوال در اثر در معرض قرار گرفتن درختان تحت شرایط خاص طولانی نظیر رقابت زیاد، قرارگیری روی خاک های کم عمق و صخره ای و بالای یال، استقرار در مناطق با شیب زیاد، عوامل تشدیدکننده اقلیمی در طولانی مدت و عوامل ثانویه نظیر حشرات و بیماری ها، اتفاق می افتد (Manion, 1991). با این حال، یافته های اخیر نشان می دهد، تنش خشک سالی طولانی مدت و حاد بیشتر به عنوان عامل اصلی زوال بلوط اعلام شده است، این وضعیت معمولا به شرایط و سنگ مادری خاک که ریشه در آن مهار شده است، دسترسی به منابع آب زیرزمینی (Costa et al., 2010)، افق سطحی خاک با حاصلخیزی کم که منجر به کاهش تغذیه درختان می شود (Demchik & Sharpe, 2000) یا ظرفیت پایین آب محبوس شده در خاک (Allen et al., 2010) بستگی دارد.

    Hasan Jahanbazi, Mehdi Pourhashemi, Yaghoub Iranmanesh, Maesomeh Khanhasani, Maziar Heidari, Habibollah Rahimi, Mehrdad Zarafshar, Yusef Asgari, Reza Karamian, Mohammad Reza Negahdar Saber, Dariush Mehdifar, Jalal Henare Khaliani, Farahnaz Rasahidi
  • معصومه خان حسنی*، حسن جهانبازی گوجانی، هوشمند صفری، حبیب الله رحیمی
    مقدمه و هدف

    یکی از معضلات زیست محیطی جنگل های زاگرس طی چند سال اخیر بروز پدیده زوال درختان بلوط است که به شکل خشکیدگی در آن ها نمود یافته است. این موضوع در جنگل های زاگرس یک پدیده چندبعدی، پیچیده و ملی است.

    مواد و روش ها:

     در این پژوهش تاثیر شدت خشکیدگی تاجی درختان بلوط ایرانی بر خصوصیات برگ و بذر در منطقه جنگلی دچار خشکیدگی ویله در استان کرمانشاه طی سال های 1400-1398 پایش شد. نمونه گیری از برگ درختان طی سه سال متوالی در فصول بهار و تابستان، از پنج درخت ثابت در هر طبقه زوال، 20 برگ (هر جهت تاج 5 برگ) به طور تصادفی انجام و نمونه ها برای اندازه گیری سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، درصد رطوبت به آزمایشگاه منتقل شدند. همچنین از همین پایه ها و از هر جهت تاج، 25 بذر جدا و ابعاد بذر، جام بذر و وزن 100 دانه تعیین شدند. تیمارهای تحقیق شامل زوال درختان در چهار سطح (سالم، سر خشکیدگی تاج، خشکیدگی تاج کمتر از 50 درصد، خشکیدگی تاج  بیشتر از 50 درصد) بودند. تجزیه مرکب اطلاعات کمی در قالب طرح کاملا تصادفی و مقایسه میانگین داده ها با روش دانکن در سطح 5 درصد، برای چهار سطح خشکیدگی و سه سال مطالعه انجام شد.

    یافته ها

    بین سطوح مختلف خشکیدگی برای وزن خشک ، وزن تر و درصد رطوبت برگ و کلیه خصوصیات مربوط به بذر اختلاف معنی دار وجود دارد. اما برای متوسط مساحت برگ تفاوت معنی داری در بین سطوح مختلف خشکیدگی درختان بلوط وجود ندارد. اثر متقابل سطوح متفاوت خشکیدگی در طی سال های مطالعه نشان داد که اختلاف معنی داری برای صفات طول، قطر میانه، ضخامت جام و وزن صد دانه بذر وجود دارد. همچنین در صفت قطر دهانه جام بذر اختلاف معنی دار مشاهده می شود و در نهایت اثر متقابل سال در سطوح خشکیدگی برای صفات  ارتفاع جام، قطر جام و درصد قوه نامیه معنی دار نیست. بیشترین میزان وزن خشک برگ مربوط به سطح بیشتر از 50% خشکیدگی و کمترین آن به درختان سالم اختصاص دارد که با دیگر سطوح خشکیدگی اختلاف معنی داری نشان می دهد. بیشترین میزان وزن تر برگ نیز به سطح کمتر از 50%  خشکیدگی و کمترین آن به درختان سالم اختصاص دارد و با دیگر سطوح اختلاف معنی داری دارد. بیشترین درصد رطوبت برگ  مربوط به درختان سالم و کمترین مقدار آن  به درختان با بیش از 50 درصد خشکیدگی اختصاص دارد که با درختان سر خشکیده اختلاف معنی دار نشان نمی دهد. بیشترین میزان وزن خشک برگ مربوط به سطح بیشتر از 50% خشکیدگی و کمترین میزان آن به درختان سالم اختصاص دارد که با دیگر سطوح خشکیدگی اختلاف معنی داری در سطح 5% نشان می دهد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد خصوصیات زایشی و رویشی بلوط کاملا متاثر از طبقات مختلف خشکیدگی درختان است و همچنین شرایط متفاوت اقلیمی طی سال های مختلف نیز تاثیر معنی داری بر این خصوصیات داشته است. نتایج این بررسی نشان داد که وضعیت سلامت درخت تاثیر زیادی بر روی وزن برگ دارد به این شرح که درختان خشکیده بلوط برگ های بزرگ تر و سنگین تری نسبت به درختان سالم دارند. با افزایش میزان خشکیدگی کمیت و کیفیت بذر به شدت کاهش یافته است اما برای خصوصیات برگ تغییرات به نحوی است که درختان سعی در حفظ توان زیستی خود دارند و تا حدودی سطح فتوسنتزی خود را نگهداری می کنند. در این منطقه کاهش بارندگی و وجود آثار خشکیدگی از سال های قبل تهدید جدی برای شادابی و سلامت جنگل مورد مطالعه است.

    کلید واژگان: ابعاد بذر، برودار، جنگل های زاگرس، خشکیدگی بلوط، سطح برگ
    Masoomeh Khanhasani*, Hassan Jahanbazi, Hooshmand Safari, Habib Alah Rahimi
    Introduction and Objective

    In recent years, one of the environmental problems of the Zagros forests is oak trees decay, which is manifested in the form of dryness of trees. Such issue is a multidimensional, complex and national phenomenon in the Zagros forests.

    Material and Methods

    In current study, the impact of canopy severity of dryness on characteristics of leaves and seeds of Quercus brantii was monitored in deteriorated forest areas in Veyleh district of Kermanshah province during 2019-2021. Sampling of leaves for three consecutive years in spring and summer from five fixed trees in each decay class was randomly done. Each time20 leaves (5 leaves in each crown direction) were transferred to the laboratory to measure leaf area, fresh and dry weight of leaves and moisture percentage. Also, 25 seeds were separated from the same trees in each direction of the canopy and the dimensions of the seeds, seed cup and weight of 100 seeds were determined. The research treatments included tree decay at four levels (healthy, top canopy dryness, canopy dryness less than 50%, canopy dryness more than 50%). Combined analyses of quantitative data using SPSS statistical software in a completely randomized design was carried out and mean data were compared with Duncan's method at 5% level for four levels of drought and three years of study.

    Results

    There is a significant difference (p≤%1) between different levels of dryness for dry weight, fresh weight, leaf moisture content and all characteristics related to seeds, but for the average leaf area, there is no significant difference between different levels of oak tree dryness. The interaction of different levels of dryness with study years was significantly different (p≤%1) for the following traits: length, average diameter, cup thickness and weight of 100 seeds. Also, a significant difference is observed in the diameter of the seed cup mouth diameter (p≤%5) finally, the interaction of the year in dryness levels for the traits cup height, cup diameter and percentage of seed viability is not significant. The maximum dry weight of leaves is related to the surface of more than 50% of dryness and the minimum is for healthy trees, which shows a significant difference (p≤%5) with other levels of dryness. The highest fresh leaf weight is related to less than 50% dryness and the lowest is related to healthy trees which has a significant difference (p≤%5) with other levels. The highest percentage of leaf moisture is related to healthy trees and the lowest amount is related to trees with more than 50% dryness which does not show a significant difference with canopy dryness trees. The highest dry leaf weight is related to the surface with more than 50% of dryness and the lowest amount is related to healthy trees and has a significant difference (p≤%5) with other levels.

    Conclusion

    It seems that the reproductive and vegetative characteristics of oak trees are totally impressed by different classes of tree dryness. Also, different climatic conditions during different years have a significant impact on such characteristics. The results showed that the health status of the trees has a great effect on leaf weight. Dried up Oak trees have larger and heavier leaves than healthy trees. With increasing drying rate, the quantity and quality of seeds have decreased drastically but for the characteristics of the leaves, the changes are such that the trees try to maintain their viability and to some extent maintain their photosynthetic level. In this area, reduced rainfall and the presence of drought effects from previous years is a serious threat to the vitality and health of the under study forest.

    Keywords: Leaf area, Oak dryness, Quercus brantii, Seed dimensions, Zagros Forest
  • آناهیتا شریعت*، عادل جلیلی، سعیده میرزاده واقفی، معصومه خان حسنی

    دوازده گونه گیاهی متعلق به هفت تیره از مناطق ماندابی استان کرمانشاه جمع آوری گردید. شمارش کروموزومی برای چهار گونه Calamagrostis pseudophragmites var. tartarica (Hook. f.) R.R. Stewart (2n = 42)، (2n = 18) Rumex cyprius Murb.،(2n = 18) Sinapis  arvensis L. وScandix stellata Banks & Sol.  (2n = 20) برای اولین بار در فلور ایران گزارش شده است. پارامترهای کاریومورفولوژیکی و کلاس Stebbins نیز برای همه گونه ها تعیین شد.

    Anahita Shariat *, Adel Jalili, Saeedeh Sadat Mirzadeh Vaghefi, Masoumeh Khanhasani

    Twelve plant species belonging to seven families were collected from the wetlands of Kermanshah Province. Chromosome numbers for Sinapis arvensis L. (2n = 18), Rumex cyprius Murb. (2n = 18), Calamagrostis pseudophragmites var. tartarica (Hook. f.) R.R. Stewart (2n = 42) and Scandix stellata Banks & Sol. (2n = 20) are reported for the Flora of Iran for the first time. The karyomorphological parameters and Stebbins class were determined for all species.

    Keywords: Chromosome counts, Apiaceae, Poaceae, Asteraceae, Brassicaceae, Plantaginaceae, Amaranthaceae, Polygonaceae, ideogram, Karyotype, Kermanshah Province, Iran
  • معصومه خان حسنی*، عادل جلیلی، یحیی خداکرمی، نسترن جلیلیان

    پراکندگی رودخانه ها، برکه ها وچمن زارهای کوچک و بزرگ، موقتی و دایمی، زمینه را برای ظهور رویشگاه های ماندابی خصوصا در مناطق کوهستانی کشور فراهم کرده است. این رویشگاه ها از نقطه نظر تنوع زیستی و بوم شناسی دارای اهمیت هستند. هدف این مطالعه، شناخت و تهیه نقشه پراکندگی رویشگاه های ماندابی در استان کرمانشاه است. این تحقیق براساس روش مرسوم مطالعات آرایه شناسی منطقه ای با مراجعات میدانی به 31 رویشگاه آبی استان کرمانشاه انجام گرفت. فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گیاهان موجود در این رویشگاه ها مطالعه شدند. در مجموع، 617 نمونه گیاهی جمع آوری و شناسایی شدند. نتیجه شناسایی این نمونه ها 288 گونه متعلق به 218 سرده از 62 تیره است. کاسنیان با 41 گونه، گندمیان با 31 گونه، باقلاییان با 31 گونه و کلمیان با 24 گونه مهم ترین تیره های گیاهی رویشگاه های ماندابی استان بودند. سرده های Trifolium با 11 گونه و Bromus با 6 گونه به عنوان مهم ترین سرده های گیاهی از نظر غنای گونه ای محسوب می شوند. بررسی شکل زیستی نشان داد که 3/40 درصد گونه ها متعلق به شکل زیستی تروفیت، 5/35 درصد همی کریپتوفیت، 1/6 درصد فانروفیت، 23/14 درصد کریپتوفیت و 72/3 درصد کامفیت هستند. از نظر پراکنش جغرافیایی گونه ها، بیش ترین تعداد گونه متعلق به عناصر چند ناحیه ای با 93 گونه (32 درصد) و ایرانو-تورانی با 92 گونه (31 درصد) و پس از آن، عناصر ایرانو-تورانی /مدیترانه ای با 32 گونه (11 درصد)، ایرانو-تورانی / اروپا- سیبری با 9 گونه (3 درصد) و عناصر جهان وطن با 23 گونه (8 درصد) بود.

    کلید واژگان: پراکنش جغرافیایی، تنوع زیستی، رویشگاه های ماندابی، شکل زیستی، گیاهان آب زی
    Masoumeh Khanhasani*, Adel Jalili, Yahya Khodakarami, Nastaran Jalilian

    Distribution of rivers, pools and grasslands, being large or small and perennial or temporary, have created conditions suitable for the establishment of wetlands, especially in the highland regions of the Country. These habitats are highly important for the preservation of biodiversity and other ecological aspects. The present study aimed to identify wetlands in the Kermanshah Province, Iran, and map their distribution. The investigation was carried out on the basis of the conventional taxonomic studies of the region by doing field observation in 31 aqueous habitats in Kermanshah Province. The flora of each habitats and the life form and geographical distribution of the species were investigated. In total, 617 plant specimens, belonging to 288 species, 218 genera and 62 families, were collected identified and stored in the herbarium of the research center of agriculture and natural resources of Kermanshah Province (RANK). Asteraceae with 41 species, Poaceae with 31 species, Fabaceae with 31 species and Brassicaceae with 24 species were found to be the most important families of the wetlands studied.  Trifolium with 11 species and Bromus with 6 species were the most important genera, in terms of species richness. Detection of the biological forms showed that 40.3% of the species were trophytes, 35/5% were hemicryptophyts, 6/1% were phanerophytes, 14/23% were cryptophytes and 3/72% were chamaephytes. The chorology of species showed that 93 species belonged to more than two elements (32%), 92 species (31%) to the Irano-Touranin elements, 32 species to Irano-Touranin- Mediterranean (11%), 9 species to Irano-Touranin- Euro-Siberian with (3%) and 23 species were found to be cosmopolitan elements (8%).

    Keywords: biodiversity, chorology, hydrophytes, life form, wetlands
  • درختان کهنسال استان کرمانشاه / قسمت نخست، درختان خودرو
    یحیی خداکرمی*، معصومه خانحسنی، مصطفی خوشنویس

    در عصر حاضر، برای حفاظت و ترمیم اکوسیستم های طبیعی گیاهی اصل بر شناخت، برقراری و توسعه زیست گاه های طبیعی گونه ها قرار دارد. این پروژه توجیهی قاطعی در بررسی و معرفی درختانی با پیشینه صدها ساله دارد. این درختان طی زندگی طولانی خود (گاهی تا چند هزار سال) شاهد تحولات طبیعی و تنش های محیطی متعددی بوده اند و بصورت یک تاریخ زنده قابل مطالعه درونی و بیرونی هستند و به عنوان مهمترین ذخایر ژنتیکی هر کشور از ابعاد مختلف حتی در تحولات تکاملی گیاهان قابل بررسی هستند. در این بررسی 57 پایه درخت کهنسال از 12 گونه درختی در استان کرمانشاه شناسایی و اطلاعات آنها ثبت گردید. در این میان تعداد 31 درخت جنگلی یا خودرو شامل بنه (Pistacia atlantica Desf.)  با تعداد 15 پایه، بلوط ایرانی(Quercus brantii Lindl) با 9 پایه و دارمازو (Quercus infectoria Oliv.) با 7 پایه شناسایی و بررسی شدند. سن تقریبی این درختان بین 180 تا 1050 سال محاسبه شد.

    کلید واژگان: درختان کهنسال جنگلی، ذخایر ژنتیکی، کرمانشاه
    Yahya Khodakarami *, Masoumeh Khanhasani, Mostafa Khoshnevis

    Nowadays, the principle of protection and restoration of natural plant ecosystems is based on the recognition, establishment, and development of natural habitats of species. The project has a decisive justification for examining and introducing trees with hundreds of years old. During their long life (sometimes up to several thousand years), these trees have witnessed many natural changes and environmental stresses and can be studied internally and externally as living history. They can be considered as the most important genetic reserve of any country from different dimensions, even in the evolution of plants. In the current study, 57 long-lived trees of different 12 species were identified in Kermanshah province, and their specifications were recorded. Among these cultivars, 31 forest trees, including pistachio (Pistacia atlantica) with 15 stands, followed by Persian Oak (Quercus brantii) with nine stands, Darmazo oak (Quercus infectoria) with seven stands were identified. The approximate age of these trees was calculated between 180 and 1050 years.

    Keywords: Forest long-lived trees, Genetic reserves, Kermanshah
  • معصومه خان حسنی، یحیی خداکرمی

    انسان به دلیل دست اندازی ها و دخل و تصرف هایی که در چرخه طبیعی حیات در کره زمین بوجود آورده است پایداری منابع طبیعی را به شدت دستخوش تغییر کرده و بلکه در معرض زوال و نابودی قرار داده است. موضوع خشکیدگی بلوط در جنگل های زاگرس یک پدیده چند بعدی، پیچیده و ملی است. بیشترین و شدیدترین میزان خسارت در منطقه داربلوط گیلانغرب دیده می شود که از طرفی هم مرز عراق با اقلیم گرم و خشک و از طرف دیگر هم مرز با استان ایلام است. و این موضوع موید این است که پدیده خشکیدگی بلوط، در حال گسترش از منطقه اولیه خود به سایر نقاط زاگرس است. اولین گام در برنامه کنترل و پیشگیری خشکیدگی درختان جنگلی، شناسایی مناطق آلوده و مطالعه موارد مرتبط با پدیده خشکیدگی جنگل است. ایجاد ممنوعیت برای فعالیت ها و دخالت های انسانی از جمله: انواع تغییر کاربری و بهره برداری های مخرب،  که موجب تخریب رویشگاه های جنگلی در مناطق آلوده می شوند، در کنترل خشکیدگی مهم و موثر است.

    کلید واژگان: خشکیدگی بلوط، زاگرس، بیماری ذغالی بلوط
  • رضا اخوان، معصومه خان حسنی *، یحیی خداکرمی
    بررسی الگوی مکانی افراد یک گونه و نیز کنش های متقابل آنها به منظور درک پویایی مکانی و زمانی جوامع ضروری است. این تحقیق با هدف تعیین الگوی مکانی سه گونۀ عمدۀ بلوط شامل برودار، مازودار و وی ول در جنگل های زاگرس شمالی و همچنین بررسی رقابت بین گونه ای آنها در جنگل های اطراف بانۀ کردستان انجام گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از شش قطعه نمونۀ یک هکتاری به ابعاد 100*100 متر که به صورت تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. در داخل این قطعه نمونه ها، نوع گونه ها و مختصات مکانی درختان بلوط به روش فاصله- آزیموت تعیین شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از حالت های تک متغیره و دومتغیرۀ آمارۀ او- رینگ به ترتیب به منظور بررسی الگوی مکانی و کنش متقابل گونه های مختلف جنس بلوط انجام گرفت. نتایج نشان داد که الگوی کلی پراکنش پایه های بلوط در مقیاس مکانی کوچک یعنی حداکثر تا فاصلۀ 15 متری کپه ای است، ولی با بزرگ شدن مقیاس بررسی به سمت الگوی تصادفی میل می کند. بررسی رقابت بین گونه ای و کنش متقابل گونه های مختلف جنس بلوط نیز نشان داد که رقابت معنی داری بین آنها وجود ندارد و در بیشتر موارد اثر متقابل از نوع مستقل یا در نهایت جاذبه است. دانه زاد بودن اغلب توده ها، همگنی رویشگاه و نبود رقابت بین گونه ای از عوامل مؤثر در شکل دادن الگوی پراکنش بینابینی کپه ای- تصادفی بلوط ها تعیین شد. با توجه به نبود رقابت معنادار بین پایه های این سه گونۀ بلوط، هر گونه دخالت با هدف احیا و غنی سازی این توده ها باید با رعایت آمیختگی فردی و حفظ الگوی پراکنش کپه ای- تصادفی انجام گیرد و از تک کشتی پرهیز شود.
    کلید واژگان: الگوی مکانی، آمار? او-رینگ، بانه، بلوط های زاگرس، کنش متقابل
    R. Akhavan, M. Khanhasani*, Y. Khodakarami
    Analyzing the spatial patterns of individuals and the interaction between them are essential for understanding the spatial and temporal dynamics of plant populations. This research was conducted to study the spatial patterns and interaction of three oak species (Quercus brantii Lindl., Q. infectoria Oliv. and Q. libani Oliv.) in Baneh forests of northern Zagros region of Iran. Data collection was done using six one- hectare square sample plots which randomly selected and fully mapped. Spatial patterns and spatial association of different oak species were then analyzed using O- ring univariate and bivariate statistics, respectively. Results showed that the general spatial patterns of the trees in total and at larger scales were random, while at small scales was clumped at least up to 15 m. Spatial association analyses revealed that there was no significant inter-specific competition among the three oak species, where the spatial association was positive (attraction) at small scales (up to 5 m) or independence at larger scales. It is concluded that clustered- random pattern is due to high forest origin of the most studied stands, homogeneity of the habitat, and lack of interspecific competition among the three oak species in the study area. Whereas there is no significant interspecific competition among the three oak species, every intervention in order to enrichment and restoration of these stands should be based on keeping clustered- random spatial pattern and making individual species mixture.
    Keywords: O- ring statistic, spatial patterns, interaction, Oak tree, Zagros forests
  • معصومه خان حسنی *، یحیی خداکرمی، نسترن جلیلیان، عادل جلیلی
    سراب نیلوفردر 22 کیلومتری جاده اصلی کرمانشاه به کوزران در غرب شهرستان کرمانشاه واقع شدهو یکی از تفرجگاه های زیبای استان کرمانشاه است که به عنوان پنجاه و پنجمین اثر طبیعی ملی در فهرست میراث طبیعی ایران قرار گرفته است. وجه تسمیه آن به دلیل وجود گونه ی بسیار زیبای نیلوفر زرد (Nupharlutea)به حالت شناور و غوطه ور به صورت انبوه می باشد. این مطالعه براساس روش مرسوم مطالعات تاکسونومی منطقه ای بامراجعه میدانی در طی سالهای 1390 الی 1395 در رویشگاه های آبی استان کرمانشاه انجام گرفت.در اثر کمبود بارش ها، حفر چاه های غیرمجاز و کشت گیاهان آب دوست در اطراف سراب نیلوفر، از سال 1390 نشانه هایی از خشک شدن این سراب پدیدار شد تا اینکه در سال 1394 به طور کامل خشک شد وگل های نیلوفر زرد دچار آسیب جدی شدند. گزارش های ارسالی و بازدیدهای مکرر زیستگاه آنها، نشان از حذف این گونه در منطقه دارد به طوری که حتی یک پایه از آنها مشاهده نشد. به طوری که پس از احیای مجدد تالاب، پایه ای از نیلوفر در آن نرویید. لذا بر اساس معیارهای اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) با توجه به سطح اشغال برآورد شده و منفک و مجزا بودن رویشگاه گونه، نیلوفر زرد در ایران گونه ای در بحران انقراض محسوب می شود.
    کلید واژگان: نیلوفر زرد، سراب نیلوفر، کرمانشاه، رویشگاه
    Masoumeh Khanhasani *, Yahya Khodakarami, Nastaran Jalilian, Adel Jalili
    Sarab-e Nilufar is located 22 km away from Kermanshah main road to Koozaran on the west side of Kermanshah city and is one of the most beautiful promenades in Kermanshah province, which is considered to be the fifty fifth natural relic of the National Heritage List in Iran. Its appellation was due to the existence of a beautiful yellow flower waterlily (Nuphar lutea) with massively formed of floating and immersion. This study was carried out based on conventional method of regional taxonomic studies with field visits during 2011-2016 in Kermanshah province. Due to the lack of rainfall, drilling unauthorized wells and the cultivation of hydrophilic plants around the spring, waterlily faced since 2011 some signs of drying of spring appeared and finally it was completely dried in 2015 and flowers of yellow waterlilyfaced serious damage. The reports and frequent visits to their habitats showed that they have been disappeared. In other words, since the year 1394 when the spring was dried and revived again, the plant did not re-appeared any more. So, based on the criteria of the International Union for Conservation of Nature (IUCN), considering the extent of occurrence and the area of occupancy and the population size, the yellow waterlily is considered as critically endangered in Iran.
    Keywords: Nuphar lutea, Sarab, e Nilufar, Kermanshah, Habitat
  • معصومه خان حسنی*، خسرو ثاقب طالبی، یحیی خداکرمی، هوشمند صفری
    پژوهش پیش رو به منظور بررسی ارتباط بین صفات رویشی درختچه های آلبالو وحشی (Cerasus microcarpa C. A. Mey.)با عامل های خاکی و فیزیوگرافی در جنگل های استان کرمانشاه انجام شد. پس از شناسایی رویشگاه های عمده این گونه و با توجه به ارتفاع از سطح دریا، جهت جغرافیایی و فرم زمین، 17 قطعه نمونه پنج آری دایره ای شکل طوری درنظر گرفته شدند که در هر قطعه نمونه، درختچه ها به طور دسته ای یا گروه کوچک (حداقل سه درختچه در یک قطعه نمونه و درمجموع 122 درختچه) حضور داشته باشند. در مطالعات خاک شناسی پس از حفر 17 نیم رخ خاک، خصوصیات نمونه های هر یک از افق ها مانند درصد مواد آلی، درصد آهک، اسیدیته، قابلیت هدایت الکتریکی و بافت خاک تعیین شد و تجزیه و تحلیل ها با نرم افزار PC-ORD انجام شد. نتایج نشان داد که جهت جغرافیایی در انتخاب فرم زمین برای استقرار این گونه نقش مهمی داشت، به طوری که در شیب های شمالی، یال ها و دره ها و در شیب های جنوبی، دامنه ها و دشت ها بیشترین محل پراکنش این گونه بود. ارتفاع کامل درختان در شیب های شمالی و یال ها بیشتر از شیب های جنوبی و دشت ها بود. با افزایش میزان رس، کربنات کلسیم و هدایت الکتریکی خاک و کاهش درصد شیب منطقه، طول تنه افزایش و طول تاج کاهش نشان داد. همچنین ارتفاع کامل درختان با افزایش ارتفاع از سطح دریا و افزایش میزان شن خاک ارتباط مستقیمی داشت. شرایط محیطی حاکم بر جهت های جنوبی و دشت ها که همراه با افزایش میزان اسیدیته و سیلت خاک بود، باعث افزایش سطح تاج پوشش و قطر برابر سینه درختچه های آلبالو وحشی شده بود.
    کلید واژگان: آلبالو وحشی، تجزیه و تحلیل تطبیقی متعارفی، زاگرس شمالی، شرایط رویشگاهی
    Masoume Khanhasani *, Khosro Sagheb Talebi, Yahya Khodakarami, Houshmand Safari
    This study aimed to determine the relationship between vegetation properties of Cerasus microcarpa C. A. Mey. and physiographic and soil conditions in forests of Kermanshah province. After identifying the main habitats of C. microcarpa habitats, min and max range of altitude were determined. Concerning geographic expositions and terrain condition, 17 circular sample plots of 500 m2 each were established, in which C. microcarpa individuals could be grouped, with at least three of the total 122 shrubs in a plot. Furthermore, 17 soil profiles were dug, in which the parameters including pH, EC, C%, CaCo3 and soil texture were determined. The PC-ORD software was used for Canonical Correspondence Analysis on the data. The results suggested that the geographical aspect plays an important role in selecting land form for C. microcarpa establishment, so that the shrubs are more distributed at the edges and valleys in northern slopes, while they are more presented in foothills and plains in southern slopes. The total height of shrubs in northern slopes and edges was higher than those in both southern slopes and plains. Both trunk and crown length reduce by increasing clay, CaCo3, EC and decreasing slope%. A direct relationship was observed between total height of shrubs and altitude and sand. Finally, the environmental conditions in southern slopes and plains which are accompanied by increasing the acidity and silt, which in turn contribute to increase the crown area and diameter at breast height of C. microcarpa shrubs.
    Keywords: Cerasus microcarpa, Canonical Correspondence Analysis, Northern Zagros, habitat conditions
  • یحیی خداکرمی*، مهدی پورهاشمی، معصومه خان حسنی، هوشمند صفری، مرتضی پوررضا
    از آنجایی که در جنگل های شاخه زاد پتانسیل رویشی کنده بین جست های مختلف در یک جست گروه تقسیم می شود، این پژوهش به منظور تعیین پاسخ رویشی جست گروه های بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) به تنک کردن و انتخاب بهترین شدت تنک کردن با توجه به اثر آن بر رویش جست گروه ها انجام شد. این پژوهش در قالب طرح آماری کامل تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار در جنگل داربادام استان کرمانشاه اجرا شد. تیمارهای مورد استفاده شامل تنک کردن سبک، متوسط و سنگین بود که به ترتیب 10، 20 و 30 درصد از سطح مقطع در ارتفاع 0/5 متری جست گروه ها تنک شدند و تیمار چهارم بدون دخالت به عنوان شاهد درنظر گرفته شد. پس از یک دوره پنج ساله، با محاسبه رویش قطری، ارتفاعی و سطح تاج جست گروه های باقیمانده در هر تیمار، تاثیر تنک کردن بر رویش آنها بررسی شد. نتایج نشان داد که تنک کردن سنگین، تاثیر معنی داری بر افزایش رویش متغیرهای سطح تاج و سطح مقطع جست گروه ها داشته است، اما در مورد متغیرهای قطر جست گروه و ارتفاع جست گروه، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. براساس نتایج، بهترین شدت تنک کردن مربوط به تنک کردن سنگین با حذف 30 درصد از سطح مقطع جست های یک جست گروه بود که می تواند در کارهای اجرایی درنظر گرفته شود.
    کلید واژگان: بلوط ایرانی، تنک کردن، جنگل های زاگرس، رویش، شاخه زاد
    Yahya Khodakarami *, Mehdi Pourhashemi, Masoumeh Khanhasani, Houshmand Safari, Morteza Pourreza
    The vegetative potential of stump is divided among various sprouts in coppice stands. The main objectives of this research were to 1) identify the growth respond of Brant`s oak (Quercus brantii Lindl.) sprout clumps to thinning and 2) to choose the best intensity of thinning. This study was done based on completely randomized design with four treatments and three replications in Kermanshah province (Darbadam forests).We assessed the effect of different thinning intensities on growth of oaks in Darbadam region, Kermanshah, during a 5-year period. Four treatments including heavy (decreasing 30 percent of basal area), medium (decreasing 20 percent of basal area) and light (decreasing 10 percent of basal area) thinning, each with 3 replications was used. One treatment was considered as control with no intervention. Prior to thinning quantitative characteristics of sample trees were measured. In the last year of research, the measurements were repeated to calculate the growth values. Based on results, heavy thinning had considerably positive impact on growth of sprout-clumps crown area and basal area of sprouts. However, no significant difference was observed between treatments regarding to height of sprout-clumps and diameter of sprouts. We concluded that the heavy thinning with removing 30% of basal area was the most influential on sprout clumps growth that is applicable in thinning projects in Zagros oak coppice stands.
    Keywords: Quercus brantii, thinning, Zagros forests, increment, coppice
  • معصومه خان حسنی، خسرو ثاقب طالبی، رضا اخوان، ژیرار واردانیان
    هدفاین مطالعه شناسایی روابط موجود بین سه گونه برودار (Quercus brantii Lindl.)، مازودار (Q. infectoria Oliv.) ووی ول (Q. libani Oliv.) با عامل های محیطی در جنگل های زاگرس شمالی است.ابتدا مهمترین رویشگاه های گونه های موردنظر شناسایی شد و پراکنش عمودی آنها با تعیین حداقل و حداکثر دامنه ارتفاعی گسترش گونه ها مشخص شد. با توجه به جهت جغرافیایی و فرم زمین، در هر رویشگاه قطعات نمونه 500 مترمربعی (در مجموع 54 قطعه نمونه) گزینش شد و در داخل هر یک از قطعات نمونه مشخصه های ارتفاع از سطح دریا، فرم زمین، جهت جغرافیایی، درصد شیب و تیپ جنگلی یادداشت شد. حداقل یک نیم رخ خاک برای انجام مطالعات خاک در مرکز هر قطعه نمونه حفر و تشریح شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش های تجزیه و تحلیل اکتشافی، تجزیه واریانس، آنالیز تطبیقی متعارفی و آمار توصیفی انجام شد.نتایج نشان داد که وی ول با خاک های سنگین و نیمه سنگین اسیدی با هدایت الکتریکی کم و آهک بسیار کم سازگار است و دامنه ارتفاعی و جهت شیب محدودتری دارد. خاک هایی سنگین با اسیدیته بیشتر از خنثی به سوی قلیایی که دارای آهک زیادی هستند، با سرشت گونه برودار سازگاری بهتری نشان می دهند. این گونه دارای بیشترین دامنه تغییرات ارتفاعی است و در تمام جهت های جغرافیایی نیز حضور دارد. در مورد پراکنش گونه مازودار به نظر می رسد که اسیدیته خاک محدودیتی ایجاد نکرده است و این گونه با خاک های سبک و دامنه های پرشیب شمالی سازگاری بیشتری دارد.
    کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا، بلوط، جهت جغرافیایی، درصد شیب، ویژگی های خاک
    Masoumeh Khanhasani, Khosro Sagheb, Talebi, Reza Akhavan, Jirar Vardanyan
    This study was carried out to explore the relationship between environmental factors and presence of three important oak species (Q. brantii, Q. libani, Q. infectoria) in northern Zagros forests.Following the site selection, vertical distributions were determined based on the minimum and maximum ranges species presence. A number of 54 circular sample plots, each 500 m2 were established based on various landforms and aspect. Following this, habitat characteristics including altitude, land form, slop direction, slope% and forest type were recorded. Finally a soil profile was prepared for routine physio-chemical soil analysis. The data was analyzed by means of exploratory method, analysis of variance, canonical correspondence analysis and descriptive statistics. Results revealed limitations of Q. libani concerning altitude range and aspect. The species occurs on acidic soils with low level of EC and CaCo3 and favors from heavy and semi-heavy soils. Furthermore, Q. brantii occurs on heavy halomorphic to alkaline soils with high level of CaCo3 and covers the maximum range of altitude in all aspects. It seems that soil acidity is not a limitation factor for Q. infectoria which favors from light soils and steeper northern slops.
    Keywords: Altitude, oak, aspect, slope percent, soil characteristics
  • معصومه خان حسنی*، یحیی خداکرمی، خسرو ثاقب طالبی، هوشمند صفری
    با توجه به جهت جغرافیایی و فرم زمین، قطعات نمونه 5 آری دایره ای شکل به طوری در نظر گرفته شدند که در هر قطعه، گونه درختی مورد نظر حداقل به صورت دسته ای یا گروه کوچک حضور داشته باشد. در مطالعات خاک شناسی میزان عناصر موجود در نمونه ها مانند درصد مواد آلی، درصد آهک، اسیدیته، قابلیت هدایت الکتریکی و بافت خاک تعیین گردید. تجزیه به مولفه های اصلی (PCA) برای مشخص نمودن مهم ترین متغیرها و ارتباط آن ها با پراکنش گونه صورت گرفت. نتایج بررسی عوامل مختلف خاک شناسی نشان داد که این گونه تنها به میزان pH خاک وابستگی نشان می دهد و در خاک هایی با pH کمی بالاتر از خنثی حضور دارد و سایر عوامل مانند: سیلت، شن، رس، درصد کربن آلی، هدایت الکتریکی و کربنات کلسیم خاک نقش تعیین کننده ای در پراکنش این گونه ندارند.
    کلید واژگان: خاک شناسی، تجزیه به مولفه های اصلی، زالزالک، کرمانشاه
    M. Khanhasani*, Y. Khodakarami, Kh. Sagheb, Talebi, H. Safari
    Recognition of the effective soil factors on the distribution of Hawthorn tree provides sufficient information about this species aiming its reforestation with different purposes. In order to find out the site demands of Hawthorn (Crataegus spp.)، the main habitats of this species were identified in Kermanshah province، western Iran. In this study، altitudinal distribution of hawthorn was found by determining the minimum and maximum of its distribution. Twenty eight circular sample plots (each 500 m2) were laid out in different combinations of the above mentioned site factors. Moreover، the physico-chemical soil properties of the study sites were studied. Principal component analysis (PCA) was performed to identify the variables and their relationship with species distribution. In general، results showed that only the pH of soil was the effective factor on Hawthorn distribution، and this species prefers slightly higher than neutral soils. The other factors as: Silt، Sand، Clay، Caco3، C% and EC did not have any effective role on this species distribution.
    Keywords: Pedology, PCA, Hawthorn, Kermanshah
  • معصومه خان حسنی*، مظفر شریفی، احمد توکلی
    در این مطالعه تغییرات ترکیب گونه ای پوشش علفی جنگلهای دست کاشت سوزنی برگ کاج تهران (Pinus eldarica) با سنین متفاوت، به روش نمونه برداری منظم- تصادفی (سیستماتیک) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در این راستا سه جنگل کاری کاج در سه طبقه سنی 8، 21 و 40 سال انتخاب شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که در جنگل کاج 40 ساله، 26 گونه گیاهی حضور دارد که با محاسبه مشخصه هایی نظیر پوشش، تراکم و فراوانی برای تک تک آنها، گونه Trifolium stellatum با ارزش 87/61 در ردیف اول جدول ارزش اکولوژیک این منطقه قرار گرفت. جنگل کاج 21 ساله، با 61 گونه گیاهی دارای بیشترین میزان تنوع گیاهی بود و از آن میان گونه Aegilops umbellulata با ارزش اکولوژیک 31/29 مهمترین گونه گیاهی منطقه شناخته شد و در جنگل کاج 8 ساله از 47 گونه گیاهی موجود، Astragalus verusبا 36/33 بیشترین ارزش اکولوژیک گونه های گیاهی منطقه را دارا بود. همچنین مقایسه سه منطقه موردنظر از لحاظ تعداد گونه، بیوماس، تراکم و پوشش نشان داد که جنگل کاج 21 ساله که سنی حد واسط دو منطقه دیگر را دارد، بیشترین تعداد گونه گیاهی، بیشترین میزان بیوماس و بیشترین میزان تراکم و پوشش گیاهی را دارا می باشد. نتیجه اندازه گیری شاخص تشابه برای جنگلهای دست کاشت مناطق مورد اشاره نشان داد که بیشترین میزان تشابه میان دو جنگل سوزنی برگ 21 و 8 ساله وجود دارد. همچنین جنگل سوزنی برگ 21 ساله نسبت به دو جنگل دیگر از نظر شاخصهای شانون و چیرگی در سطح بالاتری قرار داشت.
    کلید واژگان: ارزش اکولوژیک، شاخص شانون، شاخص چیرگی، شاخص تشابه، کاج تهران، کرمانشاه
    M. Khanhasani*, M. Sharifi, A. Tavakoli
    This study aims in investigation on alteration of understory composition in Pine (Pinus eldarica Medw.) plantations with different ages. For this purpose, three Pine plantations in age of 8, 21 and 40 years were selected and sample plots were loud out in systematic-random method. Vegetation cover, density and frequency were studied for each species. Results showed that 47, 61 and 26 species were recorded for understory plants in 8, 21 and 40 years old plantations, respectively. Astragalus verus with Ecological Value (EV) of 33.36 was the dominant species in the 8-year old plantation, while Aegilops umbellulata with EV of 26.31 was the dominant species in the 21-year old plantation. In the 40-year old plantation, Trifolium stellatum was the dominant species with EV of 61.87. The Similarity Index showed the highest similarity between 8-year and 21-year old plantations. The highest Shanon and Simpson Index were computed in the 21-year old Pine plantation.
    Keywords: Ecological value, Index of Shannon, Index of Dominance, Index of Similarity, Pinus eldarica, Kermanshah
  • بهنام حمزه *، معصومه خان حسنی، یحیی خداکرمی، مصطفی نعمتی پیکانی
    جنگلهای منطقه چهارزبر با 3000 هکتار مساحت در بخشی کوهستانی در 34 کیلومتری جنوب غربی استان کرمانشاه و در رشته کوه های زاگرس قرار گرفته است. براساس جمع آوری های گیاهی انجام شده از منطقه، 161 گونه و واحدهای تحت گونه ای متعلق به 124 جنس و 40 تیره شناسایی شده است. تیره های... LaوA به ترتیب بیشترین غنای گونه ای را دارند. در بین گیاهان این منطقه تروفیتها شکل زیستی غالب را تشکیل می دهند. بعد از آن به ترتیب همی کریپتوفیتها، ژئوفیتها، فانروفیتها و کامفیتها قرار دارند. از لحاظ کوروتیپ، بیشترین گونه ها متعلق به ناحیه «ایران - تورانی» است. به منظور تعیین جوامع و زیر جوامع گیاهی جنگلهای چهارزبر از مکتب براون- بلانکه استفاده شد. تعداد 28 قطعه نمونه در رویشگاه های مختلف استقرار یافت. تجزیه و تحلیل داده های جامعه شناختی گیاهی به روش هایAFC وCAH با استفاده از برنامه آنافیتو حضور یک جامعه گیاهی،Astragalo tortousi – Quercetum persicae، و دو زیر جامعه، acantholimono blakelockii-festucetosum ovinae وgundelietosum tournefortii، را نشان داد. زیر جوامع گیاهی تشخیص داده شده از نظر جهت و میزان شیب و میزان ماده آلی خاک متفاوت هستند
    کلید واژگان: جنگلهای زاگرس، فلور، جامعه بلوط ایرانی
    B. Hamzehee*, M. Khanhasani, Y. Khodakarami, M. Nemati Peykani
    The Chaharzebar forests with 3000 ha area is located in a mountain section, 34 km S.W. of Kermanshah province in Zagros mountains. The collected plants in this area include 161 species and subspecies which belong to 124 genera and 40 families. The richest families are Poaceae, Papilionaceae, Asteraceae, Lamiaceae and Apiaceae respectively.Therophytes are the most frequent biological type, and followed by Hemicryptophytes, Phanerophytes and Chamaephytes. In chorotype view, most of plants belong to Irano-Touranian region. The study of plant communities was based on Braun-Blanquet method. 28 releves were taken in different habitats and analyzed by Anaphyto software based on A.F.C and C.A.H methods. Totally, one association, Astragalo tortousi – Quercetum persicae, and two subassociations, acantholimono blakelockii-festucetosum ovinae and gundelietosum tournefortii were recognized. The recognized subassociations are different by exposure, slope and the quantity of organic matter of the soil.
    Keywords: flora, Zagros forests, oak community
  • معصومه خان حسنی، مظفر شریفی، احمد توکلی
    در این تحقیق به منظور بررسی روند تغییرات کمی جنگلهای چهارزبر با سطحی معادل 10035 هکتار که در 34 کیلومتری جنوب غربی شهرستان کرمانشاه واقع شده است، عکس های هوایی سالهای 1334 و 1369 با مقیاس 1:50000 از طریق تفسیر عکس های هوایی مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این مطالعه توانست به دو شیوه آهنگ کاهش سطوح جنگلی را در منطقه معین سازد. در روش اول که مبتنی بر آماربرداری از طریق استفاده از شبکه نقطه چین می باشد معلوم شد که به طور متوسط در فاصله زمانی 35 سال از 1334 تا 1369 سطوح اراضی تحت پوشش جنگل با 6% و مساحت 602 هکتار با متوسط سالیانه 0.16% که متوسط سالیانه ای معادل 17.2 هکتار را شامل می باشد با کاهش سطح مواجه بوده است. در برآورد کاهش سطح پوشش درختی با استفاده از ترسیم و تفکیک این سطوح از روی عکس های هوایی، اختلاف سطوح تحت پوشش جنگل در فاصله زمانی 35 سال برابر با 641.6 هکتار می باشد که سالیانه به طور متوسط 18.33 هکتار از اراضی جنگلی کاسته و به اراضی غیر جنگلی افزوده شده است. به عبارتی نرخ تخریب و تبدیل اراضی جنگلی در این منطقه در 35 سال برابر با 5.95 درصد و سالیانه برابر با 0.17% برآورد شد
    کلید واژگان: عکس های هوایی، جنگل چهارزبر، نرخ تخریب، استان کرمانشاه
  • میترا امام، شکوفه شهرزاد، طیبهسهیلا نراقی، معصومه خان حسنی، یحیی حمزه پور

    درخت کیکم (Acer cinerasens)، از گونه های مهم و با ارزش جنس افرا ((Acer است. در پژوهش حاضر، امکان تکثیر گونه کیکم به روش کشت جنین بذری بررسی شد. نمونه ها از پایه برگزیده در رویشگاه طبیعی گیاه واقع در جنگل سرچهان شیراز در فصول مختلف سال، برداشت و پس از سترون سازی با تیمار های متفاوت، در محیط کشت MS دارای انواع هورمونهای سیتوکینینی و اکسینی، مورد کشت قرار گرفت. در مورد کشت جنین بذر رسیده، روش کار عبارت از قراردهی بذرها در مقابل آب جاری و بعد سترون سازی آنها با محلول کلرورجیوه 1/0 درصد بود. جنین داخل بذرها به محیط کشت مختلف برده شد و محیط MS تغییر یافته، برای رشد جنین مناسب تشخیص داده شد، به طوری که پس از یک ماه 35% نمونه ها در این محیط ایجاد دانه رست نمودند. دانه رستها بعد از طی مراحل مختلف سازگاری به خاک گلدان منتقل شدند. با توجه به مشکلات تکثیر گیاه کیکم از طریق روش های مختلف جنسی و غیرجنسی وصول به گیاهچه گونه مزبور از طریق کشت جنین به نوبه خود می تواند ارزشمند باشد که در این تحقیق میسر گردید.

    کلید واژگان: کیکم، کشت درون شیشه ای و کشت جنین
  • B. Zaji, M. Khanhasani, Y.Khodakarami
    The Study of vegetation of a region is very important for best operation of its naturalresources. The Ain-al-Kosh (Ghala) protected region with an area about 2500 hectar is located in 10 Km from south – southwest of Kermanshah. It is situated between longitudes 46° 56 to 47° 3 and altitudes 34°15 to 34° 19. Its maximal altitude is 1733 m. The Collected plants were recognized and determinated families, genre and species ofthem by using of different Flora books and other references. Flora of this region included 105 species from 74 genre belonging to 21 families. Among the families, Asteraceae with %19, 82 Papilionaceae with %18/92 and Poaceae with %15, 32 have the highest contribution. Life forms of the area based on Raunkiaer system are as follows: Therophytes (66 species, 62/86%), Hemicryptophytes (26 species, 24, 76%), Chamaphytes (7 species, 6, 67%), Geophytes (6 species, 5, 71%). Investigation on geographical distribution patterns of plants species showed 43, 4 percent (46 species) of the species belong to Irano Touranian zone. The Other species can be observed in the other zone too. High percentage of Irano Touranian elements can express this fact that this region belongs to Irano Touranian zone.
  • معصومه خان حسنی، عادل جلیلی، یحیی خداکرمی، احمد توکلی
    تنوع اقلیم، گیاه و خاک در طی تحولات بوم شناختی، اکوسیستمهای پیچیده ای را در زاگرس ایجاد نموده است. از جمله تنوع تیپهای مختلف جنگلی از شمال تا جنوب این مجموعه بیانگر آن می باشد. با توجه به اهمیت و نقش مهی که این اکوسیستم در اهداف دراز مدت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی کشور دارد ایجاب می کند که این منطقه به صورت همه جانبه مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرد. از طرفی بررسی روابط بین پوشش گیاهی و مشخصه های بوم شناختی حاکم بر منطقه می تواند به شناخت بهتر مجموعه منتهی گردد.
    بررسی تک بوم شناختی گونه های درختی، درختچه ای و علفی در این جنگلها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با استفاده از نقشه اقلیم تهیه شده به روش دومارتن اصلاح شده، محل پراکنش جنگلهای استان در اقلیمهای مختلف از طریق تطبیق این نقشه با نقشه های توپوگرافی و جنگل گردشی تعیین گردید و مشخصه های گونه های درختی، درختچه ای و علفی، برخی از خصوصیات ادافیکی و ویژگی های ظاهری منطقه در 126 قطعه نمونه 500 مترمربعی (ماکروپلات) و 630 قطعه نمونه 1×1.5 متری (میکروپلات) مطالعه شدند. لازم به ذکر است که قطعات نمونه مذکور بر روی خطوط موازی و با فاصله ارتفاعی 100 متری از همدیگر واقع بودند.
    با اجرای این طرح، مناطق آماربرداری براساس مولفه های مورد نظر تحقیق، بر روی جهتهای شیب غالب منطقه با رعایت حداقل فاصله 1000 متری بین قطعات نمونه روی خطوط آماربرداری تعیین شدند که بدین ترتیب 13 منطقه جنگلی در 6 اقلیم عبارتند از: باینگان و گهواره با اقلیم مرطوب سرد، اسلام آباد غرب، داربادام و ژئومرگ با اقلیم نیمه مرطوب سرد، تازه آباد با اقلیم خیلی مرطوب سرد، قلاجه با اقلیم نیمه مرطوب فراسرد، جوانرود با دو اقلیم مرطوب معتدل و مرطوب سرد و بالاخره 5 منطقه چهارزبر، هرسم، سرونو، سرپل ذهاب و قیماس با اقلیم نیمه خشک سرد. همچنین مشخص گردید:- بیشترین تعداد پایه درختی و درختچه ای در هکتار را منطقه هرسم با اقلیم نیمه خشک سرد و کمترین تعداد پایه در منطقه قلاجه با اقلیم نیمه مرطوب فراسرد قرار دارد.
    - بیشترین تعداد پایه های دانه زاد در هکتار را منطقه تازه آباد با اقلیم خیلی مرطوب سرد و کمترین این تعداد را منطقه سرونو دارا است.
    - بیشترین میزان درصد تاج پوشش جنگلی در اقلیم مرطوب سرد جوانرود و کمترین آن در اقلیم مرطوب معتدل همین منطقه است.
    بنابراین به طور کلی می توان چنین استنباط نمود که نه تنها مشخصه های وابسته به ویژگی های آب و هوایی و خاک جهت ایجاد محیطی که شرایط رویشگاهی مناسب را برای گسترش و استقرار تشکیلات گیاهی به مفهوم مجموعه رستنی هایی که منظره گیاهی یک منطقه را تشکیل می دهند نقشی اساسی دارد، بلکه انسان نیز در جنگلهای منطقه مورد مطالعه با دخالتهای تخریبی از قبیل استفاده ناصحیح از جنگل به عنوان عرصه ای جهت دامداری سنتی (رواج دامداری غیرمحدود کم هزینه کنترل نشده)، محلی برای تهیه چوب جهت مصادف سوختی و منبعی که تامین کننده اراضی زراعتی در توسعه کشاورزی دیم است در به هم زدن کلیماکس، تغییر بیوسنوز و به ویژه تغییر شکل و ترکیب گونه ای جنگلهای دانه زاد اولیه به جنگلهای شاخه زاد جست گروهی، بسیار موثر بوده است.
    کلید واژگان: اکوسیستم، جنگلهای زاگرس، کرمانشاه، جنگل شناسی، بوم شناختی
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر معصومه خان حسنی
    دکتر معصومه خان حسنی
    دانش آموخته دکتری بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی ومنابع طبیعی کرمانشاه، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال
OSZAR »