به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

زهرا خسروی زاده

  • زهرا خسروی زاده، محمدجواد بای، مرضیه اسلامی موید، ناصر مقربیان، حامد قزوینی، شادان نوید، علی طالبی*
    مقدمه

     فرآیند انجماد با مکانیسم های مختلفی مانند ایجاد استرس های اکسیداتیو، اسمزی و دمایی سبب کاهش کیفیت اسپرم پس از فرآیند انجماد-ذوب می شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر افزودن همزمان کلروژنیک اسید و لیپوئیک اسید به عنوان مکمل آنتی اکسیدانی در محیط فریز اسپرم در بیماران مبتلا به الیگوآستنوزواسپرمیا است.

    مواد و روش ها

     نمونه های منی بیماران مبتلا به الیگوآستنوزواسپرمیا در 5 گروه نمونه تازه (مایع منی قبل از فریز)، کنترل (محیط فریز اسپرم بدون مکمل)، گروه CGA (محیط فریز اسپرم همراه با µM100 کلروژنیک اسید)، گروه ALA (محیط فریز اسپرم همراه با µM200 لیپوئیک اسید) و گروه CGA+ALA (محیط فریز اسپرم همراه با کلروژنیک اسید و لیپوئیک اسید) قرار گرفتند. قبل و بعد از فرآیند انجماد-ذوب، تحرک کلی اسپرم، میزان زنده مانی به کمک رنگ آمیزی ائوزین-نگروزین و میزان قطعه قطعه شدن DNA اسپرم به روش Halo بررسی شد.

    نتایج

     در گروه کنترل، کاهش تحرک کلی و زنده مانی اسپرم و همچنین افزایش میزان DFI مشاهده شد. انجماد اسپرم در گروه های CGA، ALA و CGA+ALA با افزایش معنی دار در میزان زنده مانی و تحرک کلی اسپرم پس از ذوب همراه بود. همچنین، نتایج آزمون Halo نشان داد که افزایش میزان DFI اسپرم ها ناشی از فرآیند انجماد-ذوب در هر 3 گروه آزمایش کمتر از گروه کنترل بود و این کاهش از لحاظ آماری معنادار (05/0>P) بود.

    نتیجه گیری

     افزودن هم زمان کلروژنیک اسید و لیپوئیک اسیدبه محیط فریز اسپرم می تواند کیفیت نمونه های اسپرم را پس از فرآیند انجماد-ذوب از لحاظ تحرک، زنده مانی و قطعه قطعه شدن DNA افزایش دهد و در نتیجه بازدهی این تکنیک را در درمان ناباروری مردان بهبود بخشد.

    کلید واژگان: اسپرم، آنتی اکسیدانت، کلروژنیک اسید، لیپوئیک اسید، انجماد
    Zahra Khosravizadeh, Mohammad Javad Bai, Marzieh Eslami Moayed, Nasser Mogharabian, Hamed Ghazvini, Shadan Navid, Ali Talebi *
    Introduction

     Cryopreservation by various mechanisms, such as the induction of oxidative, osmotic, and temperature stress, causes a reduction in sperm quality after the freeze-thaw process. This study aimed to investigate the effect of the simultaneous addition of chlorogenic acid and lipoic acid as an antioxidant supplement to sperm freezing medium in patients with oligoasthenospermia.

    Methods

     Sperm samples from patients with oligoasthenozoospermia were divided into five groups as follows: fresh sample (pre-frozen semen), control (sperm freezing medium without supplements), CGA group (sperm freezing medium with 100 µM chlorogenic acid), ALA group (sperm freezing medium with 200 µM lipoic acid) and CGA+ALA group (sperm freezing medium with chlorogenic acid and lipoic acid). Total mobility, viability rate (eosin-nigrosin staining) and DNA fragmentation index (Halo test) were assessed before and after freeze-thawing.

    Results

     In the control group, there was a decrease in total sperm motility and viability and an increase in DFI. Freezing sperm in the CGA, ALA, and CGA+ALA groups was associated with a significant increase in viability and total sperm motility after thawing. The results of the Halo test also showed that the increase in sperm DFI caused by the freeze-thaw process was less in all three experimental groups than in the control group, and this decrease was statistically significant (P<0.05).

    Conclusion

     The simultaneous addition of chlorogenic acid and lipoic acid to the sperm freezing medium can improve the quality of sperm samples after the freeze-thaw process in terms of mobility, viability, and DNA fragmentation, thus increasing the efficiency of this technique in the treatment of male infertility.

    Keywords: Sperm, Antioxidant, Chlorogenic Acid, Lipoic Acid, Cryopreservation
  • طیبه سادات طباطبایی، زهرا خسروی زاده، زهرا نیکوزاد، مجید صالحی، مرتضی علیزاده، علی طالبی*
    زمینه

    پیشرفت های اخیر در حوزه بیولوژی تولید مثل به واسطه مهندسی بافت کمک شایانی به مراقبت های بهداشتی و درمانی ناباروری کرده است. تحقیقات کنونی در زمینه مهندسی زیستی بافت های تناسلی زنان، امیدهای جدیدی را برای افرادی که از اختلالات مادرزادی و اکتسابی دستگاه تناسلی رنج می برند و همچنین دچار ناباروری هستند، ایجاد کرده است. 

    هدف

    هدف از این مطالعه، ارائه مرور کلی از مواد زیستی و استراتژی های استفاده شده در مهندسی بافت اندام ها / بافت های تولید مثلی زنان است.

    روش ها

    در این مطالعه جست وجوی مقالات با استفاده از کلید واژه های  Infertility ،Tissue Engineering ،Female Reproductive Organs ،Vagina ،Uterus ،Ovary  و Follicle توسط دو پژوهشگر مسلط به روش جست وجوی علمی به طور مستقل در بانک های اطلاعاتی ساینس دایرکت، اسکوپوس، پاب مد، وب آوساینس و گوگل اسکالر انجام شد و در نهایت، 82 مقاله انتخاب و بررسی شد.

    یافته ها

    مهندسی بافت با استفاده از مواد زیستی، سلول های بنیادی و فاکتورهای مولکولی برای ساخت رحم مصنوعی، بازسازی واژن، رشد و بلوغ فولیکول های تخمدان در شرایط آزمایشگاهی علاوه بر فراهم کردن بستری برای مطالعات علوم پایه در این زمینه، راهکارهای کاربردی و درمانی برای اختلالات اندام های تولید مثلی زنان و ناباروری ارائه کرده است. 

    نتیجه گیری

    عملکردهای فیزیولوژیک دستگاه تناسلی زنان می تواند تحت تاثیر اختلالات اکتسابی و نقایص مادرزادی قرار گیرد که منجر به ناباروری می شود. رویکردهای مهندسی بافت به عنوان راهکارهای درمانی عملکردی، از طریق استفاده از مواد زیستی، سلول ها و فاکتورهای رشد کمک زیادی به این حوزه کرده است؛ بنابراین درمان های مبتنی بر مهندسی بافت می تواند روزنه امیدی در بیماران مبتلا به این اختلالات باز کند.

    کلید واژگان: اندام های تولید مثل زنان، ناباروری، مهندسی بافت
    Tayebeh Sadat Tabataba'i, Zahra Khosravizadeh, Zahra Nikoozad, Majid Salehi, Morteza Alizadeh, Ali Talebi*
    Background

    Recent advances in the field of reproductive biology through tissue engineering have greatly contributed to infertility health care and treatment. Current studies on the bioengineering of female genital tissues has created new hopes for people suffering from congenital and acquired reproductive tract disorders and infertility.

    Objective

    This study aims to review the biological materials and strategies employed in the tissue engineering of female reproductive organs and tissues.

    Methods

    In this study, articles were searched using the keywords “infertility”, “tissue engineering”, “female reproductive organs”, “vagina”, “uterus”, “ovary” and “follicle” independently in Web of Science, PubMed, Scopus, ScienceDirect and Google scholar databases. Finally 82 articles were selected and reviewed.

    Results

    Tissue engineering using biological materials, stem cells, and molecular factors for the construction of artificial uterus, vaginal reconstruction, growth and maturation of ovarian follicles in laboratory conditions, in addition to providing a platform for basic science studies in this field, has provided practical and therapeutic solutions for the female reproductive system disorders and infertility.

    Conclusion

    The physiological function of female reproductive system can be affected by congenital and acquired disorders, resulting in infertility. Tissue engineering approaches, as functional therapeutic solutions, have greatly contributed to this field through the use of biological materials, cells and growth factors. Therefore, tissue engineering-based therapies can open a window of hope in women suffering from these disorders.

    Keywords: Female reproductive organs, Infertility, Tissue engineering
  • زهرا خسروی زاده*، شادان نوید، فردین عمیدی، علی طالبی*

    فرآیند لانه گزینی به عنوان یک رویداد حیاتی در شروع تکامل جنین، نتیجه میانکنش های متقابل اندومتر پذیرا و جنین واجد شرایط می باشد. این گفتگو توسط مولکول های سطح سلولی، اجزای ماتریکس خارج سلولی و مواد ترشحی از سلول های اندومتر و جنین از قبیل سایتوکین ها، فاکتورهای رشد، هورمون ها و وزیکول های خارج سلولی میانجی گری می شود. مطالعات سال های اخیر، microRNAها را به عنوان میانجی های جدید در ارتباطات بین سلولی معرفی می کنند. MiRNAها RNAهای کوچک تک-رشته ای و غیرکدکننده هستند که ژن های هدف خود را به شیوه پس ترجمه ای کنترل می کنند و از این طریق بر بسیاری از فرآیندهای سلولی تاثیر می گذارند. همچنین این مولکول ها پس از ترشح شدن، می توانند به سلول های اطراف وارد شوند و از طریق مهار بیان ژن های هدف وقایع سلولی آنها را نیز تغییر دهند. در همین راستا، در این مقاله ما نقش miRNAها را در تمایز سلول های تروفوبلاستی، نقش miRNAهای ترشحی بلاستوسیست در میانکنش با سلول های اندومتر و کنترل فرآیند لانه گزینی جنین مرور کردیم. از آنجا که، در درمان ناباروری با استفاده از روش های کمک باروری، متخصصین بالینی جهت دست یابی به مشخصه های بهترین جنین ایجاد شده در محیط آزمایشگاه به منظور انتخاب آنها برای انتقال به رحم مادر نیاز به استراتژی های غیرتهاجمی دارند، ما در این مقاله پتانسیل miRNAها را به عنوان نشانگر های زیستی در انتخاب جنین های واجد شرایط برای انتقال به رحم در درمان های ناباروری مانند لقاح آزمایشگاهی و تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم نیز مرور کردیم.

    کلید واژگان: جنین، لانه گزینی، microRNA، اندومتر، ناباروری
    Zahra Khosravizadeh, Shadan Navid, Fardin Amidi, Ali Talebi*

    The process of implantation, a critical phenomenon in early development of embryo, is result of regulated reciprocal interaction between receptive endometrium and competent embryo. This dialogue is mediated by cell surface molecules, components of extracellular matrix and both embryo and endometrium secreted substances such as cytokines, growth factors, hormones and extracellular vesicles. Intensive recent studies introduce secreted microRNAs (miRNAs) as novel mediators in intercellular communication. MiRNAs are endogenous small single-stranded non-coding RNAs which involved in regulating post-transcriptionally target genes and influencing various intracellular processes. These molecules can be secreted and delivered into recipient cells where they affect host cellular events through target gene suppressing. Inthis regard, we reviewed the role of miRNAs in trophoblast cell differentiation, blastocyst secreted miRNAs in interaction with endometrium and regulation of implantation. In infertility treatment through assisted reproductive techniques, clinician needs to non-invasive strategies for exploring the criteria to select the best in vitro-produced embryo for transfer into uterine and achieving pregnancy. Here, we also reviewed potential role of miRNAs as biomarkers for selecting of competent embryos to transfer into uterine during infertility treatment such as in vitro fertilization and intracytoplasmic sperm injection.

    Keywords: Embryo, Implantation, microRNA, Endometrium, Infertility
  • مریم برهانی حقیقی، شهناز رضوی، زهرا خسروی زاده *
    مقدمه
    آلژینات یک ماده طبیعی به دست آمده از جلبک دریایی قهوه ای است. داربست آلژینات به عنوان یک بیومتریال کاربردهای متعددی در مهندسی بافت دارد. این ماده دارای خواص مطلوبی مانند زیست سازگاری و تشکیل داربست بسیار متخلخل و تهیه کردن چارچوب مکانیکی برای سلول ها است. همچنین هیدروژل آلژینات به عنوان یک وسیله قابل تزریق برای کشت سلول یا انتقال دارو استفاده شده است. داربست آلژینات می تواند حفره های موجود در مغز و نخاع آسیب دیده را پر کند و چارچوبی برای رشد مجدد و اتصال آکسون ها فراهم کند.
    نتیجه گیری
    داربست آلژینات شباهت ساختاری به ماتریکس خارج سلولی در بافت های مختلف را حفظ می کند. با دستکاری مناسب ساختار آلژینات، ممکن است که چندین نقش حیاتی در مهندسی بافت عصبی بازی کند.
    کلید واژگان: بیومتریال، هیدروژل، مهندسی بافت
    Maryam Borhani-Haghighi, Shahnaz Razavi, Zahra Khosravizadeh *
    Introduction
    Alginate is a natural substance derived from the brown seaweed. Alginate scaffold as a biomaterial has numerous applications in tissue engineering. It has favorable properties such as biocompatibility and highly porous scaffold organization and provides mechanical framework for cells. Furthermore, alginate hydrogel has been used as an injectable vehicle for cell culture or drug delivery. Alginate scaffold can fill cavities in the injured brain and spinal cord and provide the framework for regrowth and attachment of axons.
    Conclusion
    Alginate scaffold maintains structural similarity to the extracellular matrices in different tissues. By proper manipulation of alginate structure, it may play several critical roles in neural tissue engineering.
    Keywords: Biocompatible Materials, Hydrogel, Tissue Engineering
  • زهرا خسروی زاده، شهناز رضوی*، حمید بهرامیان، محمد کاظمی
    مقدمه

    مطالعات متعددی برای فراهم کردن تعداد کافی سلول های عصبی جهت درمان آسیب های نورودژنراتیو انجام شده است. سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی، میزان تکثیر و مقاومت زیادی نسبت به آپوپتوز دارند. این سلول ها، قابلیت تمایز به دودمان های مختلف سلولی از قبیل سلول های عصبی را دارند. هیدروژل آلژینات، پلیمر پلی ساکاریدی است که دارای ویژگی های مناسبی از قبیل زیست سازگاری و عدم تحریک سیستم ایمنی می باشد. در این مطالعه، تاثیر هیدروژل آلژینات بر میزان بقا و بیان نشانگرهای عصبی سلول های حاصل از تمایز سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی انسانی بررسی شد.

    روش ها

    سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی انسانی در محیط کشت عصبی القا و سپس در هیدروژل آلژینات انکپسوله شدند. میزان رشد و تمایز سلول ها به ترتیب با استفاده از ارزیابی Doubling time و Real time quantitative reverse transcription polymerase chain reaction (Real time RT-PCR) 7 روز پس از انکپسوله کردن سلول ها بررسی شد. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون One way-ANOVA انجام گردید.

    یافته ها

    میزان رشد سلول های انکپسوله در هیدروژل آلژینات، کاهش معنی داری را نسبت به گروه شاهد نشان داد (001/ 0 > P). در حالی که میانگین بیان ژن های GFAP (Glial fibrillary acidic protein)، Nestin و(MAP2 (Microtubule-associated protein 2 در سلول های انکپسوله در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (001/ 0 > P).

    نتیجه گیری

    اگر چه سرعت تکثیر سلول های انکپسوله در هیدروژل آلژینات، در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری کاهش یافت، اما هیدروژل آلژینات می تواند باعث افزایش تمایز عصبی سلول های انکپسوله شود.

    کلید واژگان: هیدروژل آلژینات، سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی، تمایز عصبی، تکثیر
    Zahra Khosravizadeh, Shahnaz Razavi, Hamid Bahramian, Mohammad Kazemi
    Background

    Different studies have been done to obtain sufficient number of neuronal cells for treatment of central nervous system injuries. Adipose-derived stem cells have higher proliferation rate and more resistant to apoptosis. These cells can be induced to differentiate along several multilineage cells such as neuron-like cells. Alginate hydrogel is a polysaccharide polymer that has proper properties including biocompatibility with no immunogenicity. In this study, the effect of alginate hydrogel on the cell viability, proliferation rate and neurogenic differentiation of human adipose derived stem cells was evaluated at 14 days after induction.

    Methods

    Adipose-derived stem cells isolated from human, were cultured in neural induction media and seeded into alginate hydrogel. The cell viability and differentiation efficiency of encapsulated cells were evaluated via doubling time and real time quantitative reverse transcription polymerase chain reaction (real time RT-PCR) analysis, respectively. The collected data was analyzed using one-way ANOVA test.

    Findings

    The rate of proliferation of encapsulated cells significantly decreased as compared with control group (P < 0.001). The expression of nestin, glial fibrillary acidic protein (GFAP) and microtubule-associated protein 2 (MAP2) markers significantly decreased as compared with control group (P < 0.001).

    Conclusion

    Altogether cell viability and proliferation rate of encapsulated cells in alginate hydrogel significantly decreased as compared with control group, but alginate hydrogel can promote neural differentiation of adipose-derived stem cells.

    Keywords: Alginate hydrogel, Adipose, derived stem cells, Neurogenic differentiation, Proliferation
  • شهناز رضوی، زهرا خسروی زاده، حمید بهرامیان، محمد کاظمی
    مقدمه
    هیدروژل ها محیط سه بعدی مناسبی را برای کشت انواع مختلف سلول ها فراهم می کنند و انکپسوله کردن سلول در هیدروژل ها روش مناسبی جهت استفاده در مهندسی بافت است. آلژینات، هیدروژل زیست سازگاری است که سیستم مناسبی برای انکپسوله کردن سلول ها فراهم می کند. به علاوه، سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی، سلول های بنیادی مزانشیمی هستند که ممکن است منبع مناسبی از سلول ها جهت استفاده در سلول درمانی به صورت اتولوگ باشند.
    روش ها
    در این مطالعه سرنوشت سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی انکپسوله در هیدروژل آلژینات را که به مدت یک هفته در محیط کشت القای عصبی کشت شدند، بررسی شد. با استفاده از آزمایش MTT (Microculture tetrazolium test) و تکنیک ایمنوسیتوشیمی به ترتیب میزان تکثیر و تمایز عصبی این سلول ها بررسی شد.
    یافته ها
    افزایش معنی داری در میانگین درصد سلول های GFAP (Glial fibrillary acidic protein)، Nestin و 2MAP (2Microtubule-associated protein) مثبت و کاهش معنی داری در میزان تکثیر و بقای سلول های انکپسوله در مقایسه با سلول های کشت تک لایه مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    هیدروژل آلژینات می تواند محیط مناسبی برای تمایز عصبی سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی فراهم کند.
    کلید واژگان: هیدروژل آلژینات، سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی، تمایز عصبی، تکثیر
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال
OSZAR »